بسم الله الرحمن الرحیم
حال که تمامی شرق و غرب با تمامی حیله ها و توطئه ها، در مقابل اسلام صف آرایی کرده اند
به قول دکتر شریعتی هرکس که مسئولیت شیعه بودن را می داند و هر کس که مسئولیت پذیرفتن حق را انتخاب کرده است، باید آگاه باشد که در نبرد همیشه تاریخ و همیشه زمان و همه جای زمین، همه صحنه ها کربلا و همه ماه ها محرم و همه روزها عاشوراست.
باید انتخاب کرد، یا خون را یا پیام را، یا حسین بودن را یا زینب بودن را.
چه آنها که رفتند، کار حسینی کردند و آنها که ماندند باید کار زینبی بکنند و گرنه یزیدی اند.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
باسلام و درود بر محضر حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه حضرت مهدى (عج) منجى انسانها و بر چیننده جور و ظلم و ستم و فساد از روى زمین
با درود به رهبر کبیر انقلاب ابراهیم زمان حضرت امام خمینى مدظله العالى
سلام و درود به رزمندگان نیرومند اسلام که با اتکاء به نیروى الهى و با تکیه به ایمان راسخ خود عرصه را بر جهانخواران شرق وغرب تنگ نموده و تمام راحتى را از آنها سلب نموده اند
سلام بر مفقودین، مجروحین، جانبازان و اسراء و سلام و درود بر گلگون کفنان اسلام و سلام بر خانواده محترم آنها که با ایثار خون پاک جوان هاى خود چه مقام و منزلت والایى را از درگاه پروردگار بى همتا کسب نموده اند.
و با سلام ودرود به امت همیشه در صحنه و شهید پرور حزب الله وصیت خودم را آغاز مى کنم.
به نام خداوند در هم کوبنده ستمگران به نام خداوندى که مرا در یک خانوده مسلمان و مستضعف و در یک کشور اسلامى و در عصر یک رهبر روح خدایی (حضرت امام خمینى) آفرید
در برابر این همه نعمت هاى فراوان چگونه و چطور شکر بگذارم در حالیکه تمام مدت شبانه روز صورتم را روى خاکها گذاشته و ترا سپاس میگویم نتوانسته ام حتى یک هزارم و یک قطره از دریا را بجا بیاورم.
آیا نعمتى بالاتر از این، خدایا چکار کنم؟
آیا براى آمرزش گناهانم به درگاهت گریه کنم که لایق نیستم.
مال دنیا در راهت احسان کنم که به آن صورت ثروتى ندارم.
اگر این جان بى ارزشم را در راهت فدا کنم اگر این فدا شدن جانم در پیشگاه با عظمت تو قابلى داشته باشد ولى مهربانى تو برایم ثابت شده و امید به این دارم که در مقابل عدالت تو و رحمتت قرار بگیرم.
معبودا
تو خودت شاهد هستى که این بنده گنهکار در مقابل عشق محبوبى مثل تو از همه چیزش گذشته و همه را فراموش کرده
یعنى از پدر، مادر که براى ایشان شیرین تر از اینها در دنیا نیست همچنین برادر و همسرش و بچه هایش که حتى نمیتواند براى یک روز از آنها جدا شود
این عاطفه پدرى است و یا از فامیلانش و زن عزیزش بگذرد و تنها تو را ببیند چون تو خودت خواستى که این بنده روسیاه عاشقت شود و عاشق هم یکى میشود آنهم توئى
پس عنایتى کن از عظمت و کرامتت گناهان این روسیاه را ببخش و اگر ببخشى کجا بروم و در خانه چه کسى را بزنم چون کسى را غیر از تو ندارم.
بارالها
تو را به چهارده معصوم قسمت مى دهم و تو را به تمام اولیائت قسمت میدهم تا نیامرزى این گنهکار را از دنیا مبر.
خداوندا
تو را به عصمت حضرت زهرا(ع) قسمت مى دهم که در پیشگاهت آبرو دارد مرا از خودت نا امید نکن.
بار خدایا
جاى این بنده روسیاه را در بهشتت میخواهى قرار بدهى و یا مى خواهى در داغترین آتش جهنمت بسوزانى حرفى ندارم فقط عشق را به من یاد بده و مرا عاشق خودت بکن و در حین عاشقى اگر هزاران مرتبه هم مرا در بالاترین و داغترین نقطه جهنمت بسوزانى براى من گوارا خواهد بود
چون در آن صورت خواهم فهمید تو هم عاشق من شده اى.
بار خدایا
بعضى وقتها به قلبم الهام میکنى و با آن الهام احساس میکنم که به یارب، یارب گفتن این گنهکار جواب مى دهى و مرا بخشیده و عاشق خود خواهى ساخت چون تو ارحم الراحمین هستى
چطوریکه در بین قوم حضرت موسى (ع) یک فرد گنهکارى بود که خداوند به خاطر آن فرد گنهکار نعمت باران را از همه آنها گرفته بود و چون روزى متوجه شد که مى خواهند او را بشناسند شب را تا صبح نخوابید و صورت خود را روى خاکها نهاد و چنان به بدرگاه خداوند التماس و گریه و زارى نمود و از خدا خواست که اسرارش فاش نشود واز ته دل توبه نمود
خداوند متعال همه گناهان او را بخشید و باران رحمتش را بیشتر از همیشه بر زمین فرو فرستاد که حضرت موسى (ع) با مشاهده چنین وضعى از خداوند درخواست نمود که قضیه برایش روشن شود در صورتیکه هیچ نفرى از میان قوم بیرون نیامد و باران بارید
خداوند عز وجل فرمود "یا موسى آن بنده اى که درباره اش گفته بودم تا دیروز از من قهر کرده بود و گنهکار بود اکنون با من آشتى کرده و بخشیده شده"
حضرت موسى (ع) از خدا خواست که آن نفر مشخص شود صدا آمد "یا موسى تا دیروز آن بنده با من قهر کرده بود برایت نشناساندم ولى اکنون که آشتى کرده چطور مى توانم نشان بدهم"
یا ستار العیوب اى خدائیکه محرم راز و پرده گناهان و پرده عیبها و اى خداوند مهربان و اى رب العالمین
یک وصیتى براى امت حزب الله دارم و آن وصیت اینست که مواظب رهبر و مواظب انقلاب و خلاصه مواظب اسلام عزیز باشید
والله برادران،
شما خودتان بهتر مى دانید که اسلام مرده بود، ماها مرده بودیم، تمام مسلمانان مرده بودند
ولى حالا این نعمت بزرگ به لطف پروردگار و با همت امام عزیز و باهمت شما امت حزب الهى بدست مان افتاده که انشاءالله روزى پرچم اسلام در اکثر نقاط دنیا بر افراشته خواهد شد
و این امانت است و مسئولیت خطیرى بر گردن شماها هست باید خیلى مواظب باشید که خداى نکرده خطرى تهدید نکند و اگر قدر این نعمت عظیم را ندانید خداى نکرده از دست شما گرفته خواهد شد (طبق آیه قرآن کریم)
ولى این مژده را به شما بدهم که شما حزب الهى ها مثل اهل کوفه نیستید که حسین (ع) را تنها گذاشتید شماها در طول تاریخ شجاعت و رشادت و وفادارى خودتان را به امام امت و اسلام عزیز ثابت کردید
شما آبروى ائمه اطهار(ع) مخصوصا آبروى پیامبر اسلام (ص) را حفظ کردید و روسفید شدید و براى کل مردم دنیا ثابت کردید که آزاده هستید و هرگز تن به ذلت نخواهید داد.
پدرو مادر گرامیم
خودتان بهتر مى دانید که این فرزند گنهکار شما چقد علاقمند بودم و شماها چه نعمت هاى خوبى بودید
شاید نتوانسته ام تا بحال آن وظیفه فرزندى خودم را ادا کرده باشم ولى خیلى سعى مى کردم که لااقل عاق والدین از دنیا نروم
ممکن است در طول زندگیم شاید خودم متوجه نشده باشم مرتکب خلاف و بى احترامى بشما شده باشم شما با بزرگى خودتان مرا ببخشید و حلالم کنید.
پدر جان
اگر در مورد برنامه حسن شما را ناراحت کرده باشم بخاطر دلسوزى بود بخاطر این بود که شما عزیزترین کسم را نبینم که مدیون اسلام باشى
امیدوارم حتما مرا عفو فرمائید و مادر عزیزم مى دانم که شما دو تا گوهر گرانبها با از دست دادن فرزندتان غصه دار خواهید شد
ولى عوض آن در آخرت که بالاتر از همه است پاداش خواهید داشت
این دنیا مقدمه یک کتاب قطور است که خود کتاب آن یکى دنیاست پس نباید خودمان را بیشتر وابسته به این دنیا بکنیم از شما خواهش میکنم که عوض گریه افتخار بکنید و احساس بکنید که سهم ناقابلى هم شما دارید.
پدر جان
از برادرم عباس مواظبت کنید که در آینده ان شاء الله عصاى دست شماست همه شما را به خداى بزرگ مى سپارم.
و اما همسر عزیزم چند سفارش به تو دارم به این مضمون
اولا بنده که نیستم در خدمت پدر و مادرم باش چون آنها به غیر تو کسى را ندارند
شما بعنوان جایگزین من وظیفه دارى تا میتوانى بر آنها خدمت کنی
یعنى اگر آنها از تو راضى شدند بدان که من از تو راضى خواهم بود و خدا هم از تو راضى خواهد شد
این را هم بدان که ما یا نباید اسم خودمان را مسلمان بگذاریم و اگر مسلمان هستیم که هستیم وظیفه شرعى است که از اسلام عزیز به نحو احسن دفاع کنیم،
دوما بچه ها که به دست ما امانت هستند اول به خدا و بعد به تو سپرده ام نگذار زیاد غصه مرا بخورند چون بچه حکم یک گل را دارد و با یک غصه کم پژمرده میشود
امیدوارم این گلهائى که به صورت امانت در اختیار تو هستند تا آنجائیکه در توان دارى مواظبت کن و طورى تربیت شان بکن که براى امام زمان پشتوانه باشند
در مورد وظایف شرعى آنها مخصوصا در مورد نمازشان بسیار دعوت کن تا در مورد امانت دارى فرزندان، پیش ائمه اطهار سرفراز و پیش خداى سربلند باشیم
فراموش نکن هر وقت فرصتى پیدا نمودى براى آنها از بنده صحبت کن و بگو که پدرتان افتخار یافت تادر راه خدا و دین و قرآن و مملکت شهید شود
به آنها بگو که پدرتان آگاهانه این هدف را دنبال کرد و به خدایش پیوست و به آنها بگو که راه مردان حق همین است و بس.
سفارش سومم اینست که خودت بهتر میدانى که هدف بنده در مورد هجرت از خانه و کاشانه ام و وطنم چه بوده
پس نبینم کوچکترین ناراحتى و یا غصه بخودت راه بدهى و این را هم بدان که ما همگى مسافر و امانت در این دنیا هستیم دیر یا زود باید این دنیا را ترک بکنیم
پس چه بهتر این وقت بسیار ناچیز عمر در راه اسلام و در راه الله مصرف شود خداوند ما را خودش آفریده و هر موقع هم مصلحت بداند از این دنیا خواهد برد
چطوریکه پیامبران و امامان آمده اند و رفته اند پس آن هدف اصلى راکه همان هدف اسلام و قرآن است هیچ وقت فراموش نکن.
و اما برادر گرامیم عباس، بعنوان یک برادر بزرگ و دلسوز به شما نصیحت مى کنم که اولا در هیچ کارى خدا را فراموش نکن و هر کارى هم مى خواهى انجام بدهى به خاطر خدا انجام بده
ثانیا از نمازهاى جماعت، نماز جمعه، دعاهاى کمیل، توسل و ندبه با علاقه مندى استقبال کن
ثالثا که الان دیگر مسئول خانه هستى خیلى باید حواست را جمع کنى و از پدر و مادر و بچه ها خوب مواظبت کن تا خدا هم از تو مواظبت کند.
در خاتمه براى کل خانواده عرض میکنم که پدرو مادر و همسر عزیزم و فرزندان مهربانم و برادر بسیار گرامى
شما میدانید که بنده چقدر به شماها علاقه مند بودم دوستتان داشتم
ولى بالاتر از اینها اسلام است که با خون پاک جوانان نهالش آبیارى شده چطور که گفته اند عرفا
در خاتمه از کلیه فامیلان اهل محل اهل دربند اهل مسجد و کلیه پرسنل پایگاه دوم شکارى مخصوصا برادران عقیدتى سیاسى از عوض من حلالیت بخواهید واز طرف من خداحافظى بکنید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار
براى کلیه برادران پایگاه نیروى هوائى تبریز عرض سلام و عرض ادب
از این حقیر برادران عزیزم عاجزانه از محضرتان تقاضا دارم اولا این بنده گنهکار خود را حلال کنید.
اگر بدى از بنده دیده اید با بزرگوارى خودتان ببخشید.
سفارش به محضرتان دارم اینست که خواهش مىکنم طبق معمول برادران جذامى آسایشگاه بابا باغى تبریز آن برادران دور افتاده از جامعه، از وطن بالاخره دور افتاده از همه چیز را فراموش نکنید چون آنها به غیر از خدا و شماها کسى را ندارند
خیلى متشکرم
بسم رب الشهداء
با درود فراوان و سلام بر شهیدان اسلام و رهبر عالی قدرمان امام خمینى؛
در آخرین روزهاى زندگیم سخنى چند با بازماندگانم دارم.
سلام بر مادر عزیزم،
مادرجان،
خیلى دوست داشتم با شما بودم و همیشه در کنار شما زندگى کنم، ولى وقت جهاد و دفاع از دین خداست
این جهاد (فى سبیل الله) از همه واجبتر است
مادر
همه انسان ها مىمیرند ولى چه بهتر که در راه خدا کشته شوند.
سلام به پدر عزیزم
از تو مىخواهم که بدی هاى مرا ببخشى و از من راضى باشى و از شهادت من غمگین و ناراحت نشوی
از تو مى خواهم که همیشه به یاد خدا و روز قیامت باشى.
پدرجان و مادرجان،
من به وجود شما مىبالم که چنین فرزندى به اسلام هدیه کردهاید،
مبادا ناراحت شوید بلکه باید افتخار کنید
بدانید که من راه خود را آزادانه انتخاب کردهام
از شما مىخواهم که براى من گریه نکنید چون بر شهید گریه کردن جایز نیست.
خداحافظ
حسن آقاکثیرى
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
بسم الله الرحمن الرحیم
اولین قطره اى که از خون شهید بر زمین مىریزد تمام گناهانش آمرزیده مىشود. امام خمینی (ره)
سپاس و شکر خداوندی را که به ما توفیق داد تا در راهش قدم گذاشتیم.
سلام و تحیت به همهی انبیاء از حضرت آدم تا حضرت خاتم (ص) و سلام و درود به ائمهی اطهار (ع)
سلام و درود به وارث باقیمانده ائمهی اطهار (ع) خمینى بتشکن.
قبل از همه چیز هدف از آمدنم به جبهه را چنین بیان مىکنم،
ما آمدهایم تا در راه اسلام قدم بگذاریم و ادامه دهندگان راه انبیاء و ائمهی اطهار بوده و به صداى "هل من ناصر ینصرنى" حسین (ع) پاسخ دهیم.
لوث وجود کفار و منافقان را از این سرزمین پاکسازى نماییم و اسلام را براى همیشه سربلند نگاه داریم.
پیامم را از آمدنم به جبهه براى شما اعلام مىدارم.
امیدوارم همیشه به فرامین امام امت همچون فرامین انبیاء گوش دهید.
به آنها جامه عمل بپوشانید و از شما خواستارم که ادامه دهندگان راه شهدا باشید
مادرجان
از شما می خواهم با ایمان قوی که دارید همواره من را دعا کنید
چنانچه در این راه مقدس، شهادت نصیبم شد آن را با استقامت و گشاده رویی بپذیرید.
چرا که من آگاهانه در این راه قدم گذاشته ام و دفاع از حق و شهادت در این راه که راه حسین (ع) است را نقطه عطف زندگی خود می دانم.
از شما تقاضا دارم که 6000 تومان به یک فرد متعهد و مسئول بدهید تا برایم روزه و نماز بگیرد.
بقیه اموال خودم را خرج و صرف مسجد بنمایید.
هر کسى از این وصیت سرپیچى کند خداوند او را خوار و ذلیل بگرداند.
یک قطعه باغ و یک دهنه قنات دارم و یک قطعه باغ سپیدار بالا که مرحوم شهید مجتبى به من داده است.
وکیل من احمد نیکو مى باشد که این دو قطعه به فروش برساند و 2 هزار تومان نماز و 3 هزار تومان روزه برایم بدهد و باقى مانده اش را صرف مسجد جامع بنماید.
والسلام
امضا
غلامرضا زراعتکار
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
بسم الله الرحمن الرحیم
هراس آن دارد که شهادت مکتب او نیست (امام خمینی)
چون بر هرفرد مسلمان واجب است موقعى که اسلام در خطر است به هر نحو که میتواند باید از آن دفاع کند.
من چون سرباز هستم وظیفه خود میدانم که به جبهه بروم و حسین زمان خمینى بت شکن را یارى کنم.
پیام دارم بر شما ملت مسلمان و مبارز ایران که قدر امام خمینى را بدانید و به نداى او که همان نداى حسین (ع) است لبیک گویید و تا آخرین نفس او را یارى نمائید
توصیه میکنم به پدر و مادر عزیز و همچنین خواهرانم که اگر مرا دوست دارید بعد از شهادتم برایم گریه و عزادارى نکنید و افتخار کنید که هدیه اى در راه الله تقدیم کرده اید.
اگر این بار که به من جبهه رفتم شهید نشدم مى آیم شما را به بهشت زهرا مى برم تا آن جوانهایى را که شهید شده اند ببینید و دیگر مرا فراموش کنید.
مادرجان
از شما می خواهم مانند آن مادرانى شجاع و شهید داده باشى که در این راه زینب وار استقامت میکنند
از شما خانواده عزیزم میخواهم که صبر را پیشه خود سازید و کارى نکنید که دشمن شاد شود
در ضمن یک دفترچه بانکى هم دارم که آن را در راه اسلام به مصرف برسانید.
والسلام
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام حضور همسر عزیزم
امیدوارم که حالت خوب باشد و از دوری من ناراحت نبوده باشی.
من که در تمام طول زندگی نتوانستم خدمتی به شما کنم ولی شما فداکاری کردی
من که نمی توانم جبران کنم ان شاء الله خود خدا پاداش شما را بدهد چرا که پاداش عظیم نزد اوست و برای صابران پاداش نیکو و ابدی است.
به امیر سلام برسان و به او توجه کن و جای خالی مرا برای او پر کن
زیرا در تو آنقدر توان می بینم که هم جای پدر هم جای مادر برای او باشی.
خدا هم کمک خواهد کرد.
همسرم
عرض کوچکی داشتم
می خواستم سرنماز در قنوت و سجده بخواهی خدا مرا شهید کند و دعا کن شهید شوم و با آل محمد (علیهم السلام) محشور شوم و سیدالشهدا از من شفاعت کند
اگر هم چنین شد می خواهم به خاطر من گریه نکنی.
اگر شهید شدم یا اسیر شدم با امیر پیش از پیش مهربانی کن و در راه سعادت و موفقیتش سعی و جدیت به خرج بده
سعی کن تا درس را با جدیت بخواند و به مدارج عالی تحصیلی و مدارج عالی اخلاق و معرفت رسد
او را مستقل تربیت کن و یاد بده تا به کوشش و سعی خودش کارهایش را انجام بدهد.
امیدوارم امیر بعد از من از امتحانات الهی پیروز بیرون آید
خالصانه از شما می خواهم برای من حقیر حلالیت بطلبید و سعی کنید که مردم و خویشان را از من راضی کنید
تا شاید خود خدا هم از من راضی شود و بعد از هر سختی آسایشی است.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
بسم الله الرحمن الرحیم
ای ستمگران عالم بشریت
این را بدانید تا زمانی که دنیا به آخرت نرسیده است همچون سایه ای از نزدیکی شماها در ستیز خواهیم بود
در نبرد با شما خسته نخواهیم شد و تا زمانی که کشتی عظیم زخم خورده مان را به ساحل پیروزی نرسانیم از پای نخواهیم نشست.
ما از خون دادن و مال و جان دادن هیچ باکی نداریم.
ما بندگان مستضعف خدا باید خون بدهیم زیرا خون دادن ما زمینه است برای رشد و پیشرفت.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط المستقیم
همانا خداوند پروردگار من و پروردگار شماست، پس اورا عبادت کنید که این است صراط المستقیم
با پیروزى حق بر باطل
وصیت نامه خویش، همافر یکم احمد محمدى خواجه دهى فرزند محمد را در صحت کامل مى نویسم.
امید است بازماندگان با نگرش به دستورات الهى و به دور از خواسته هاى بشرى هر چه زودتر شعار نه شرقى نه غربى جمهورى اسلامى را سرلوحه زندگى خویش قرار دهند.
پدر!
چه نیکو تربیت کردى مرا، خواستار بخشش تو مى باشم.
مادر!
اى یگانه در زندگى من،
دامن پاکت نمى توانست به جزاین تربیت نماید که در راه اسلام شهید شوم.
همسرم!
قلم از ستایشت ناتوان است اى گذشته از امید...
امیدوارم با سایه اى که بر سر فرزندانم می افکنى بتوانى از امکاناتى که تا کنون با لطف پروردگار برایت به وجود آمده است در به ثمررساندن این نونهالان استفاده کنى.
تمام دارایى را طبق شرع اسلام بین خود تقسیم نمایید.
از همه دوستان تقاضاى بخشش دارم.
والسلام علیکم و رحمة الله
مورخه 1361/08/30
همافر یکم احمد محمدى خواجه دهى
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir