AHOO
AHOO

AHOO

وصیت نامه شهید خلبان محمد عبدلی حیدری

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

 ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فى سبیل الله اولئک یرجون رحمت الله غفور رحیم

آنانکه بدین اسلام گرویدند و از وطن خود مهاجرت کردند و در راه خدا جهاد کردند آنان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آنها بخشاینده و مهربان است. 

باسلام و درود بر محضر حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه حضرت مهدى (عج) منجى انسانها و بر چیننده جور و ظلم و ستم و فساد از روى زمین

با درود به رهبر کبیر انقلاب ابراهیم زمان حضرت امام خمینى مدظله العالى

سلام و درود به رزمندگان نیرومند اسلام که با اتکاء به نیروى الهى و با تکیه به ایمان راسخ خود عرصه را بر جهانخواران شرق وغرب تنگ نموده و تمام راحتى را از آنها سلب نموده اند

سلام بر مفقودین، مجروحین، جانبازان و اسراء و سلام و درود بر گلگون کفنان اسلام و سلام بر خانواده محترم آنها که با ایثار خون پاک جوان هاى خود چه مقام و منزلت والایى را از درگاه پروردگار بى همتا کسب نموده اند.

و با سلام ودرود به امت همیشه در صحنه و شهید پرور حزب الله وصیت خودم را آغاز مى کنم.

به نام خداوند در هم کوبنده ستمگران به نام خداوندى که مرا در یک خانوده مسلمان و مستضعف و در یک کشور اسلامى و در عصر یک رهبر روح خدایی (حضرت امام خمینى) آفرید 

در برابر این همه نعمت هاى فراوان چگونه و چطور شکر بگذارم در حالیکه تمام مدت شبانه روز صورتم را روى خاکها گذاشته و ترا سپاس میگویم نتوانسته ام حتى یک هزارم و یک قطره از دریا را بجا بیاورم. 

آیا نعمتى بالاتر از این، خدایا چکار کنم؟ 

آیا براى آمرزش گناهانم به درگاهت گریه کنم که لایق نیستم. 

مال دنیا در راهت احسان کنم که به آن صورت ثروتى ندارم. 

اگر این جان بى ارزشم را در راهت فدا کنم اگر این  فدا شدن جانم در پیشگاه با عظمت تو قابلى داشته باشد ولى مهربانى تو برایم ثابت شده و امید به این دارم که در مقابل عدالت تو و رحمتت قرار بگیرم.

معبودا 

تو خودت شاهد هستى که این بنده گنهکار در مقابل عشق محبوبى مثل تو از همه چیزش گذشته و همه را فراموش کرده 

یعنى از پدر، مادر که براى ایشان شیرین تر از اینها در دنیا نیست همچنین برادر و همسرش و بچه هایش که حتى نمیتواند براى یک روز از آنها جدا شود 

این عاطفه پدرى است و یا از فامیلانش و زن عزیزش بگذرد و تنها تو را ببیند چون تو خودت خواستى که این بنده روسیاه عاشقت شود و عاشق هم یکى میشود آنهم توئى 

پس عنایتى کن از عظمت و کرامتت گناهان این روسیاه را ببخش و اگر ببخشى کجا بروم و در خانه چه کسى را بزنم چون کسى را غیر از تو ندارم.

بارالها 

تو را به چهارده معصوم قسمت مى دهم و تو را به تمام اولیائت قسمت میدهم تا نیامرزى این گنهکار را از دنیا مبر.

خداوندا 

تو را به عصمت حضرت زهرا(ع) قسمت مى دهم که در پیشگاهت آبرو دارد مرا از خودت نا امید نکن. 

بار خدایا 

جاى این بنده روسیاه را در بهشتت میخواهى قرار بدهى و یا مى خواهى در داغ‌ترین آتش جهنمت بسوزانى حرفى ندارم فقط عشق را به من یاد بده و مرا عاشق خودت بکن و در حین عاشقى اگر هزاران مرتبه هم مرا در بالاترین و داغترین نقطه جهنمت بسوزانى براى من گوارا خواهد بود 

چون در آن صورت خواهم فهمید تو هم عاشق من شده اى.

بار خدایا 

بعضى وقتها به قلبم الهام میکنى و با آن الهام احساس میکنم که به یارب، یارب گفتن این گنهکار جواب مى دهى و مرا بخشیده و عاشق خود خواهى ساخت چون تو ارحم الراحمین هستى 

چطوریکه در بین قوم حضرت موسى (ع) یک فرد گنهکارى بود که خداوند به خاطر آن فرد گنهکار نعمت باران را از همه آنها گرفته بود و چون روزى متوجه شد که مى خواهند او را بشناسند شب را تا صبح نخوابید و صورت خود را روى خاکها نهاد و چنان به بدرگاه خداوند التماس و گریه و زارى نمود و از خدا خواست که اسرارش فاش نشود واز ته دل توبه نمود 

خداوند متعال همه گناهان او را بخشید و باران رحمتش را بیشتر از همیشه بر زمین فرو فرستاد که حضرت موسى (ع) با مشاهده چنین وضعى از خداوند درخواست نمود که قضیه برایش روشن شود در صورتیکه هیچ نفرى از میان قوم بیرون نیامد و باران بارید 

خداوند عز وجل فرمود "یا موسى آن بنده اى که درباره اش گفته بودم تا دیروز از من قهر کرده بود و گنهکار بود اکنون با من آشتى کرده و بخشیده شده" 

حضرت موسى (ع) از خدا خواست که آن نفر مشخص شود صدا آمد "یا موسى تا دیروز آن بنده با من قهر کرده بود برایت نشناساندم ولى اکنون که آشتى کرده چطور مى توانم نشان بدهم" 

یا ستار العیوب اى خدائیکه محرم راز و پرده گناهان و پرده عیبها و اى خداوند مهربان و اى رب العالمین

یک وصیتى براى امت حزب الله دارم و آن وصیت اینست که مواظب رهبر و مواظب انقلاب و خلاصه مواظب اسلام عزیز باشید 

والله برادران، 

شما خودتان بهتر مى دانید که اسلام مرده بود، ماها مرده بودیم، تمام مسلمانان مرده بودند 

ولى حالا این نعمت بزرگ به لطف پروردگار و با همت امام عزیز و باهمت شما امت حزب الهى بدست مان افتاده که انشاءالله روزى پرچم اسلام در اکثر نقاط دنیا بر افراشته خواهد شد 

و این امانت است و مسئولیت خطیرى بر گردن شماها هست باید خیلى مواظب باشید که خداى نکرده خطرى تهدید نکند و اگر قدر این نعمت عظیم را ندانید خداى نکرده از دست شما گرفته خواهد شد (طبق آیه قرآن کریم)

ولى این مژده را به شما بدهم که شما حزب الهى ها مثل اهل کوفه نیستید که حسین (ع) را تنها گذاشتید شماها در طول تاریخ شجاعت و رشادت و وفادارى خودتان را به امام امت و اسلام عزیز ثابت کردید 

شما آبروى ائمه اطهار(ع) مخصوصا آبروى پیامبر اسلام (ص) را حفظ کردید و روسفید شدید و براى کل مردم دنیا ثابت کردید که آزاده هستید و هرگز تن به ذلت  نخواهید داد.

پدرو مادر گرامیم 

خودتان بهتر مى دانید که این فرزند گنهکار شما چقد علاقمند بودم و شماها چه نعمت هاى خوبى بودید 

شاید نتوانسته ام تا بحال آن وظیفه فرزندى خودم را ادا کرده باشم ولى خیلى سعى مى کردم که لااقل عاق والدین از دنیا نروم 

ممکن است در طول زندگیم شاید خودم متوجه نشده باشم مرتکب خلاف و بى احترامى بشما شده باشم شما با بزرگى خودتان مرا ببخشید و حلالم کنید.

پدر جان 

اگر در مورد برنامه حسن شما را ناراحت کرده باشم بخاطر دلسوزى بود بخاطر این بود که شما عزیزترین کسم را نبینم که مدیون اسلام باشى 

امیدوارم حتما مرا عفو فرمائید و مادر عزیزم مى دانم که شما دو تا گوهر گرانبها با از دست دادن فرزندتان غصه دار خواهید شد 

ولى عوض آن در آخرت که بالاتر از همه است پاداش خواهید داشت 

این دنیا مقدمه یک کتاب قطور است که خود کتاب آن یکى دنیاست پس نباید خودمان را بیشتر وابسته به این دنیا بکنیم از شما خواهش میکنم که عوض گریه افتخار بکنید و احساس بکنید که سهم ناقابلى هم شما دارید. 

پدر جان 

از برادرم عباس مواظبت کنید که در آینده ان شاء الله عصاى دست شماست همه شما را به خداى بزرگ مى سپارم.

و اما همسر عزیزم چند سفارش به تو دارم به این مضمون 

اولا بنده که نیستم در خدمت پدر و مادرم باش چون آنها به غیر تو کسى را ندارند 

شما بعنوان جایگزین من وظیفه دارى تا میتوانى بر آنها خدمت کنی 

یعنى اگر آنها از تو راضى شدند بدان که من از تو راضى خواهم بود و خدا هم از تو راضى خواهد شد

این را هم بدان که ما یا نباید اسم خودمان را مسلمان بگذاریم و اگر مسلمان هستیم که هستیم وظیفه شرعى است که از اسلام عزیز به نحو احسن دفاع کنیم، 

دوما بچه ها که به دست ما امانت هستند اول به خدا و بعد به تو سپرده ام نگذار زیاد غصه مرا بخورند چون بچه حکم یک گل را دارد و با یک غصه کم پژمرده میشود 

امیدوارم این گلهائى که به صورت امانت در اختیار تو هستند تا آنجائیکه در توان دارى مواظبت کن و طورى تربیت شان بکن که براى امام زمان پشتوانه باشند 

در مورد وظایف شرعى آنها مخصوصا در مورد نمازشان بسیار دعوت کن تا در مورد امانت دارى فرزندان، پیش ائمه اطهار سرفراز و پیش خداى سربلند باشیم 

فراموش نکن هر وقت فرصتى پیدا نمودى براى آنها از بنده صحبت کن و بگو که پدرتان افتخار یافت تادر راه خدا و دین و قرآن و مملکت شهید شود 

به آنها بگو که پدرتان آگاهانه این هدف را دنبال کرد و به خدایش پیوست و به آنها بگو که راه مردان حق همین است و بس.

سفارش سومم اینست که خودت بهتر میدانى که هدف بنده در مورد هجرت از خانه و کاشانه ام و وطنم چه بوده 

پس نبینم کوچکترین ناراحتى و یا غصه بخودت راه بدهى و این را هم بدان که ما همگى مسافر و امانت در این دنیا هستیم دیر یا زود باید این دنیا را ترک بکنیم 

پس چه بهتر این وقت بسیار ناچیز عمر در راه اسلام و در راه الله مصرف شود خداوند ما را خودش آفریده و هر موقع هم مصلحت بداند از این دنیا خواهد برد 

چطوریکه پیامبران و امامان آمده اند و رفته اند پس آن هدف اصلى راکه همان هدف اسلام و قرآن است هیچ وقت فراموش نکن.

و اما برادر گرامیم عباس، بعنوان یک برادر بزرگ و دلسوز به شما نصیحت مى کنم که اولا در هیچ کارى خدا را فراموش نکن و هر کارى هم مى خواهى انجام بدهى به خاطر خدا انجام بده

ثانیا از نمازهاى جماعت، نماز جمعه، دعاهاى کمیل، توسل و ندبه با علاقه مندى استقبال کن

ثالثا که الان دیگر مسئول خانه هستى خیلى باید حواست را جمع کنى و از پدر و مادر و بچه ها خوب مواظبت کن تا خدا هم از تو مواظبت کند.

در خاتمه براى کل خانواده عرض میکنم که پدرو مادر و همسر عزیزم و فرزندان مهربانم و برادر بسیار گرامى 

شما میدانید که بنده چقدر به شماها علاقه مند بودم دوستتان داشتم 

ولى بالاتر از اینها اسلام است که با خون پاک جوانان نهالش آبیارى شده چطور که گفته اند عرفا 

آنکس که ترا شناخت جان را چه کند    

 فرزند و عیال و خانمان را چه کند       

دیوانه کنى هر دو جهانش بخشى       

دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند     

در خاتمه از کلیه فامیلان اهل محل اهل دربند اهل مسجد و کلیه پرسنل پایگاه دوم شکارى مخصوصا برادران عقیدتى سیاسى از عوض من حلالیت بخواهید واز طرف من خداحافظى بکنید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار


 1364/02/16

براى کلیه برادران پایگاه نیروى هوائى تبریز عرض سلام و عرض ادب

از این حقیر برادران عزیزم عاجزانه از محضرتان تقاضا دارم اولا این بنده گنهکار خود را حلال کنید.

اگر بدى از بنده دیده اید با بزرگوارى خودتان ببخشید.

سفارش به محضرتان دارم اینست که خواهش مى‌کنم طبق معمول برادران جذامى آسایشگاه بابا باغى تبریز آن برادران دور افتاده از جامعه، از وطن بالاخره دور افتاده از همه چیز را فراموش نکنید چون آنها به غیر از خدا و شماها کسى را ندارند 

خیلى متشکرم

1365/10/16

برگرفته از وبگاه  ajashohada.ir