وصیت نامه شهید ابوالقاسم محمدی
بسمه تعالی
از شهادت باکی نیست،
اولیاء ما هم شهید شدند.
من ابوالقاسم محمدی از درگاه خداوند تبارک و تعالی تشکر میکنم که در زمانی زندگی میکنم که رهبری چون خمینی دارم.
ضمنا هیچ کس حق پوشیدن لباس سیاه ندارد.
ان شاء الله فرزندانم اسلامی بشوند و برای من باعث افتخار باشند.
وقتی فرزندانم بزرگ شدند بگوئید که پدرتان به جنگ کفر رفت.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید حسن یوسفی
حال که در انجام مأموریتى الهى هستم تو را به یارى می طلبم و خواهان آنم که همیشه و تا آخرین نفس در راه تو و براى یارى حسین تو مستحکم و جان بر کف در راهت فداکارى کنم.
الهى!
یاریم ده که من بتوانم وظیفه خود را آن چنان که شایسته مقام بارگاه توست به جا آورم.
خدایا!
تو شاهد باش که من در این راه کورکورانه قدم بر نداشته ام و از روزى که تو را به یگانگى شناختم در قلبم جرقه اى از ایمان محمدى فوران شده از همه چیز گذشتم و به تو پیوستم.
پدر عزیزم!
حال که فرزندت را به سوى راهى که حسین (علیه السلام) سرور شهیدان قدم گذاشت، فرستادید و شمایى که مرا بزرگ کردید و چه بسا در رهگذر تاریخ رنج ها کشیدید ولى خسته نشدید،
مرا ببخشید اگر نتوانستم جواب زحمت هایتان را بدهم، حلالم کنید و مبادا پس از شهادت من اشک بریزید که دشمن شاد شود.
مادر عزیزم!
در این مدت کوتاهى که کنار شما بودم خوبی هایتان را سنجیدم
ولى چکار کنم که این مأموریت الهى را نتوانستم ترک کنم و رنج ها و زحمت هایى که کشیده بودید، جبران نمایم.
از شما مى خواهم در این مدت کوتاه اگر اشتباهى از من سر زده مرا ببخشید و از خدا بخواهید که گناهانم را ببخشد؛ زیرا که از عذاب الهى سخت وحشت دارم.
برادران و خواهران گرامیم!
برادران!
من رفتم و از شما مى خواهم که پس از من راه مرا که همان راه اسلام حقیقى است، ادامه دهید.
شما خواهرانم!
از شما مى خواهم که صبور و شکیبا باشید و مبادا بعد از من تزلزلى در ایمان شما رخ دهد
من از شما پدر عزیز، مادر گرامى، برادران و خواهران تقاضا دارم که از خدا برایم طلب مغفرت کنید.
وصیت نامه شهید محسن اسماعیلی
وصیت نامه شهید حمیدرضا قاضی زاده هاشمی
با سلام و تعارفات معموله:
اقیانوس بیکران زمان با امواج خروشان خود، هر آن، ما را به کناره زندگى و پایان عمر نزدیک تر مى نماید.
امروز ما از دیروز و فرداى ما از امروز به مرگ نزدیک تر است، آن هم به شرطى که یقین بدانیم تا فردا زنده ایم.
ما معتقدیم که پس از این جهان گذران که بهر حال شادی ها، غم ها، خوشی ها و ناخوشی هایش زودگذر و محدود است به جهان ابدى و همیشگى مى پیوندیم، پاداش اعمال خود را مى بینیم،
نیکان در جوار رحمت الهى خواهند زیست و بدان از فیض عنایت حق محروم خواهند ماند.
بندگان صالح خدا همواره به وجود مقدس پروردگار عشق ورزیده اند و جان خود را در راه او فدا خواهند کرد.
بارى برادر جانم!
چه زیباست که من در بهترین موقعیت براى پیگیرى هدف و جانفشانى در راه اسلام و اهداف مقدس رهبر کبیر انقلابمان امام خمینى و استقلال و تمامیت ارضى کشور عزیزمان و سعادت ملت بپاخاسته و قهرمان ایران قرار دارم، هر چه پرشتابتر بسوى انجام این وظیفه و مسئولیت حرکت میکنم احساسش مى نمایم،
بشتابم؛ زیرا در این زمان که ابرقدرت ها و عمال سرسپرده آنها هدف نابود کردن انقلاب اسلامیمان را در سر مى پرورانند. باید با تمام قدرت و تا آخرین نفس و آخرین قطره خون با آنها مبارزه نمود و همان طور که سرور شهیدان حضرت حسین بن على (علیه السلام) مى فرمایند:
"فانى لا ارى الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما"
من که مرگ را به این وضع جز سعادت و زندگى با ستمگران را جز دلگیرى و ملامت نمى بینم.
باید بسوى مرگ با افتخار که بهتر از زندگى با ننگ است بشتابیم، چون من در زندگیم نتوانستم خدمت ارزنده اى نسبت به انقلاب اسلامیمان بنمایم شاید بتوانم با اهداى جان و خونم کمکى به تداوم انقلاب که خواسته امــــــام امت است بکنم و این تنها آرزو و درخواستم از پروردگار تبارک و تعالى است که به درجه رفیع شهادت نائل گردم و این راهى است که انتخاب نموده ام،
به قول معــــلم شهید دکتر على شریعتى:
در فرهنگ ما شهادت مرگى نیست که دشمن ما بر مجاهد تحمیل کند،
شهادت مرگ دلخواهى است که مجاهد با همه آگاهى و همه منطق و شعور و بیدارى و بینایى خویش، خود انتخاب مى کند.
همچنان که امام حسین (علیه السلام) به ما آموخت که مرگ سیاه سرنوشت شوم مردم زبونى است که به هر ننگى ... تن مى دهند تا زنده بمانند، چه کسانى که گستاخى آن را ندارند که شهادت را انتخاب کنند مرگ آنان را انتخاب خواهد کرد و ما باید قبل از آن که مرگ انتخابمان نماید، شهادت را انتخاب کنیم.
در خاتمه از خداوند متعال خواستارم که در این راه مرا یارى نموده و نگذارد هیچ عاملى باعث جلوگیرى از رسیدن به این هدف شود و نیز توفیقى به من عنایت نماید که خودم از همه دلبستگی هاى دنیوى بگسلانم.
برادرجان!
شاید زمانى این نامه به دست تو برسد که دنیایى با هم فاصله داشته باشیم، اما پیامى براى برادران و خواهران دارم که از آنها خواستارم که این رسالت را دنبال نمایند و تکاملش بخشند و انتقام خون تمام شهیدان را از ستمگران بگیرند.
در پایان دعایى از قرآن مجید مى نویسم و خالصانه از درگاه خداوند متعال خواستار آنم.
بار پروردگارا! به ما صبر و استوارى بخش و ما را ثابت قدم دار و بر شکست کافران یارى فرما. (سوره بقره/ آیه 250)
فى امان الله
با امید پیروزى اسلام و طول عمر امام خمینى
من الله التوفیق برادرت حمید رضا قاضى زاده هاشمى
اى دشمنان!
با تفنگ هایتان قلبم را، با روزنامه هایتان رهبرم را نشانه گرفته اید،
اما بدانید من با شهادتم، خلقم با فریادش، رهبرم با قاطعیتش همه شما را نابود خواهیم کرد.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید فضل الله لک
بسمه تعالی
پدر و مادر عزیزم
اگر چنانچه من شهید شدم بدانید که به آرزوی خود رسیده ام و این راهی است که پیامبران و امامان و نزدیکان خدا پیموده اند و بسی افتخارآمیز است.
دنیا هیچ ارزشی ندارد، مگر اینکه انسان به خدا نزدیک شود و سعادت شهید شدن را داشته باشد.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید جمشید رایکا
بسمه تعالی
با درود به امام امت، خمینی کبیر و همه رزمندگانی که در جبهه های جنگ علیه کفر جهانی به سرکردگی آمریکا می جنگند.
مسلما تا زمانی که پرچم سرخ انقلاب را به دست توانای امام زمان (عج) نسپریم تا آخرین نفس در مقابل ستمگران تاریخ خواهیم ایستاد و با تمام نیرو تمام قدرت های اهریمنی شیطان بزرگ را در هم خواهیم شکست
در جبهه ای مشغول انجام وظیفه هستم که شهادت برادران عزیزم روحم را گداخته است و قلب دردمندم چنان پنجه به جانم افکنده است که تا پرچم خونبار انقلاب اسلامیمان را بر افق سیاه شرق و غرب ننشانم، آرام نخواهم نشست.
امید است خداوند شایستگی شهادت در راه اسلام و میهن اسلامی را به من نصیب فرماید.
ولی مادر!
برایم سخت نفرت آور است که به مرگ طبیعی بمیرم،
تو گریه ها خواهی داشت ولی من در کنار پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حسین (علیه السلام) زندگی خواهم کرد.
رسالت تو رسالت زینب گونه است نمی خواهم اشکت را دیگران ببینند.
ای خواهر!
قلب رئوف شما مرا بیمناک کرده است، مبادا شیون کنید.
به فرزندانتان بگویید که دایی شان جز به اسلام و میهن اسلامی نیندیشید و مرگش و حیاتش همه در جهت رهایی مستضعفان جهان بوده است.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید مجتبی اسدی قلعه نی
بسمه تعالی
سلام بر شهیدان از هابیل تا حسین، و از کربلای حسین تا کربلای ایران،
از شهدای 25 خرداد الی 17 شهریور و از آنجا تا 7 تیر
سلام بر شهیدانی که درس شهادت را از دانشگاه کربلا آموختند و بی‌پروا چون کبوتران آزادی از خون و آتش، و با فریاد الله اکبر و لا اله الا الله به سوی معشوق پر کشیدند و در نوبهار سبز شهادت، بر بال‌های ملائک نشستند و به دیار کبریا شتافتند.
شما ای امت جگر سوخته ایران، به خون نشسته فرزندانتان، و سرزمین ایران را گلگون ساخته است،
ای امتی که عزیزانتان روزی در جنوب قطعه قطعه، و روزی در غرب سر بریده می‌شوند و یا باید سوراخ سوراخ و گل بهای کوچک از کار افتاده به سوی معبود خود می‌روند، راستی آنان چگونه اند که هنگام فتح قله های پیروزی، سوار بر اسب شهادت این چنین مظلومانه سرود سرخ شهادت را سر می‌دهند؟
گویی از فتح ستاره ها می‌آیند، رسیده‌اند و اما شهیدان اکنون که به او رسیده اند برای ما نیز طلب شهادت نمایند تا شاید ما به شما بپیوندیم.
از دعا و نماز و توسل به ائمه اطهار، که هدف این انقلاب بوده غافل نشوید،
امام عزیز را دعا کنید و فرامین پیامبر گونه‌اش را اطاعت کنید تا انقلاب با رفتارتان به سراسر جهان صادر گردد،
به دانش‌پژوهان و دانش‌آموزان توصیه میکنم که درس و دانش را یک فریضه الهی بدانند، مدرسه و دانشگاه را یک سنگر بدانند
به کارمندان و کارگران توصیه میکنم از کم کاری بپرهیزند و کار را با اخلاص و ایمان برای خدا انجام دهند،
به معلمین پیشنهاد میکنم که هدف الهی را در سر کلاس و مدرسه دنبال کنند و به دانش‌آموزان درس شهادت بیاموزند.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید شهرام جعفری دموچائی
شهادت می دهم که قرآن آخرین کتاب خداست که از طریق وحی به محمد(ص) رسول خدا برای پیشبرد بشر به تکامل الهی نازل شده است.
سلام بر مهدی(عج) و سلام بر نایب بر حقش امام خمینی و سلام بر پیران راستینش و سلام بر شهیدان.
عزیزانم عمر کوتاه است و فرصت بازگشت کم، آنهایی که در غفلت بسر می برند ضرر کرده اند و آنانکه ایمان آورده اند و در راه خدا با اموال و نفسهای خود هجرت و جهاد کرده اند و عمل صالح انجام داده اند و به حق به صبر، مومنان را سفارش کردند رستگارانند.
عزیزانم
شهادت همچون میوه ای است که نمی توان کال از درخت چید و نیز شهید آگاه است
برای رسیدن به این آگاهی باید از مرحله ایمان و جهاد گذشت تا به مرحله شهادت رسید.
امروز امت ما دارای قلب تپنده ای است که این قلب، امت را به بزرگترین حرکت ها وا می دارد.
پدر و مادر عزیزم
اکنون در این زمان من نیز ندای "هل من ناصر" این قلب تپنده امت را که همچون حسین (ع) برخاست می شنوم که می گوید: "ای دریای بیکران انسانها بپا خیزید" و به آن لبیک می گویم.
از خدا می خواهم که این امید مستضعفان و این مرد دین و سیاست و این قلب تپنده امت، خمینی بت شکن را یاری بفرماید
از شما می خواهم که قدر این امام را بدانید و نگذارید قلب او برنجد،
پدر و مادر عزیزم
سعی کنید که هرگز هیچ ضربه ای شما را سست نکرده و از هدفتان دور نسازد زیرا که امتحان خداوند زیاد است و بسیار سخت و پیچیده پس سعی کنید، که با ایمان به خدا و اراده راسخ تمام آنها را پشت سر گذاشته و موفق فارغ آئید.
پدر و مادر عزیزم،
من راهی را رفتم که آرزوی من و موجب رضای خداوند است و ان شاءالله موجب خوشنودی شما نیز باشد،
عزیزانم سعی کنید در سوگ من از روی ضعف نگریید، که دشمن از این ضعف خشنود می شود سعی کنید از این قربانی که به پیشگاه خدا دادید خوشحال باشید تا خوشحالی شما مشت محکمی بر دهان دشمنان باشد،
برادران و خواهران عزیزم
از شما می خواهم که برای من طلب استغفار کنید و خود همیشه تقوای خدا را پیشه سازید
برادران و خواهران عزیز
لازمه تداوم انقلاب ما زدودن فرهنگ کفر آلود گذشته و جایگزین نمودن فرهنگ اصیل اسلامی است و این تنها با استفاده از منابع گرانقدر اسلامی میسر است.
پس به قرآن و نهج البلاغه روی آورید و با رهنمودهای امام با این منابع گرانقدر آشنا شوید و از آن بهره برداری کنید
در آخر از شما خانواده عزیز می خواهم که مرا حلال کنید و از تمام دوستان و آشنایان برایم حلالیت بطلبید.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید محمود نعمتیان جوشقانی
بسمه تعالی
اگر میتوانی بمیران و اگر نمی توانی شهید شو، که این شهادت باعث ننگ دشمنانت است.
من با چنین آگاهی ادامه دهنده راه شهیدان حسین بن علی (ع) را برگزیدم و ای کاش هزاران جان داشته و فدای او و راهش که همانا راه الله است می نمودم ولی چه سود که همین قدر توان بیش نداشتم و مرگ مرا در آغوش گرفت.
صبر و شکیبایی پیشه کنید و در سختی ها چون کوه محکم بر جای بمانید و از طوفان های حوادث هر چند هم که سنگین باشند بر خود نلرزید.
در همه حال و جهات، دین را بر دنیا نفروشید، و از آنچه نمی دانید لب فرو ببندید.
در همه حال ثناگوی "یا الله" باشید تا شاید در شما رحم کرده و راحت را پیشه شما گرداند.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید محمدرضا جوشقانی وشنوه
بسمه تعالی
پدر و مادر عزیزم
اگر به اندازه ای که موهاى سر و ابروهایم و مژه هاى چشمم سفید شود و زانوهایم پینه بندد و با پاى برهنه در شن هاى داغ بیابان گذر کنم نمى‌توانم یک ذره از عبادت خود را به جاى آورم.
پدر و مادرم و خواهرم،در عزایم گریه مکنید و برایم شربت و شیرینى و میوه بدهید تا من در آن دنیا از میوه‌هاى بهشتى بخورم.
بر در هر خانه‌اى عزا به پا کنید و بالاى سر در خانه پرچم سبزى افراشته کنید.
پدرجان،
دنیا ارزشى ندارد مگر این که با ایمان و با تقوا باشید؛ پس همیشه با تقوا باشید و به دوستان و آشنایان خود بگویید که تقوا را فراموش نکنند.
همیشه در همه جا پشتیبان انقلاب و امام باشید.
پدرم و مادرم،من راه خود را انتخاب کردم.
هدف مشخص است و هدف این است که به آرزوى دیرینه خود یعنى شهادت برسم و برایم دعا کنید تا به آرزویم برسم.
پدر و مادر عزیزم
من را حلال کنید
وصیت نامه شهید عباس زابلی مهدی آبادی
بسمه تعالی
سلام و درود بر رهبر عزیزم و به پیروان مکتب حق اسلام
ما در حال حاضر در جبهه ذوالفقاریه در حال انجام وظیفه ای که به میهن اسلامی داریم هستیم و انجام در راه اسلام و یاری رهبر انقلاب اسلامی و این بزرگترین افتخاری است که از طرف پروردگار به ما داده شده است
من به پیروی از قول امام خمینی که می فرماید:
"هر مسلمانی که بگوید مسلمانم و در وقت امتحان دادن خوب از پس امتحان بر نیاید او چه مسلمانی است؟"
به اختیار خود قدم در این راه نهاده ام و در ضمن آنچه را که با چشم خود دیدم در یک مقطع زمان برایتان نقل میکنم:
ما در روز 60/2/26 بود که با برادران پاسدار و ارتشی به ماموریت رفتیم که در آن موقع حمله به دشمن و مزدوران بعث عراقی آغاز شد و به موفقیت دست یافتیم و تعدادی زیادی از بعثی های کافر به هلاکت رسیدند و عده ای از آنها به اسارت ما در آمدند و مزدوران عراقی با به جا گذاشتن چندین تانک از جبهه فرار کردند و این پیروزی بزرگ به خواست خداوند مهربان بود که عنایت خاصی به ما داشت.
اگر من در این راه اسلامی که خود انتخاب کرده ام عمرم امان نداد و شهید شدم از تمامی شما برادران میخواهم که ناراحت نباشید و مرا ببخشیدپدر مهربانم مقدار زمینی که جهت مسکن خریده ام فروخته وجه آن را به مستضعفین دهید.
تو ای برادر و خواهر مسلماناگر من در جبهه برای اسلام و راحتی شما میجنگم باشد که روزی تلاش و از جان گذشتیگی این جان بر کفان به پیروزی انجامد و پرچم توحید در سراسر جهان برافراشته گردد و آن روز، روز جشن و سرور ماست.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید علی آبشاری
بسمه تعالی
برادرجان،
امیدوارم که روزگار خوشى را در پرتو توجهات ولى عصر (عج) بگذرانید،
برادرجان،
ان شاء الله که شماها که در پشت جبهه ها هستید با یارى خداوند به رهبرى حضرت امام (ره) بتوانید این مملکت تازه از زیر یوغ استعمار در آمده را که مانند گلى لطیف و خوشبو در سراسر دنیا آوازه اش بلند است، به خاطر این که (این انقلاب) اولین انقلاب اسلامى واقعى است که تمامى سرمایه داران صهیونیستى و امپریالیستى را به لرزه در آورده است،
ان شاء الله بتوانید این انقلاب را مراقبت کنید تا آسیبى نبیند که چشم امید ما، شماها هستید و چشم امید شما ما هستیم.
بارى برادرجان،
واقعاً بهترین دوران زندگیم را در این سنگرها که نور خداوندى همه آن را درخشان مى کند، گذراندم.
من خود، با چشمان خود مى بینم پس شما به هیچ وجه ناراحت من نباشید.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید علی اکبر حیدرآبادیان
خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض می کنم
امیدوارم که حالتان خوب باشد و در زیر سایه خداوند متعال به خوبى و خوشى زندگى کنید
مادر جان
الان که این وصیت نامه را می نویسم در تپه کانى مرانه واقع در بلندى‌هاى مریوان هستم
مادر جان
قرار است به یکى از تپه‌هایى که در دست دشمن است حمله کنیم نام آن تپه قوچ سلطان است
ان شاء الله هر چه زودتر مزدوران بعثى عراق را نابود کنیم و همان تپه را گورستان بعثیان عراق کنیم
مادر جان
همان طور که میدانى پست من دیده بانى است ولى داوطلب شدم در خط اول جبهه شرکت کنم
چون شب پیش که روز 14 خرداد بود خواب دیدم پیش امام حسین هستم با هم با شمشیر دشمنان مزدور عراق را و دشمنان اسلام را شکست دادیم بعد از پیروزى با هم روبوسى کردیم و به هم تبریک گفتیم.
مادر و پدر عزیزم
همین خواب باعث شد خودم داوطلب شوم و به آرزوى پیشین خود برسم.
راستى مادر جان
میدانى که ما حمله را چه روزى آغاز میکنیم روز 16 خرداد که روز تولد امام حسین است ما حمله مى کنیم من یقین دارم که به آرزوى خود مى‌رسم
مادر جان
یادت هست روزى که مرا از زیر قرآن رد کردى به شما چه گفتم دلم میخواهد باز هم همان حرفها را تکرار کنم
به شما گفتم دیگر از من دست بکشید چون مال شما نیستم من سرباز امام زمان (عج) هستم می روم به جنگ کافران تا از دین و قرآن و آب و خاکم دفاع کنم
من مى‌روم به جبهه تا کافران ضد دین اسلام و قرآن را بکشم و کشته شوم
امیدوارم که این جان ناقابلم را که در راه خدا و امام عزیزم هدیه می کنم در پیشگاه حق تعالی پذیرفته شود
ما سربازان امام زمان (عج)، راه حسین (ع) سومین امام بزرگوارمان را در پیش گرفتیم
من از خدا مى‌خواهم همچون امام حسین (ع) شهید شوم
مادر جان و پدر جان
من از شما می خواهم خودتان را براى خبر شهادت من آماده کنید وقتى خبر شهادت مرا شنیدید جشن بگیرید چون پسرتان به آرزوى خود رسیده
مادر و پدر جان
دستانتان را به روى آسمان بلند کنید و بگویید خدایا این قربانى را از ما قبول کن دوست دارم به جاى ناراحتى، چهره خوشحال و لبهاى خندانى داشته باشید
مادر جان
من افتخار می کنم به تو مادرى که فرزندى همچون على اکبر در دامانت پرورش داده‌اى و شما اى پدر عزیزم افتخار می کنم همچنین گل کوچکى را پرورش دادى و در راه خدا خونش در راه اسلام ریخته شد
مادر و پدر عزیزم و همچنین برادرانم
از شما مى خواهم سنگر مرا خالى نگذارید تا خون در بدن دارید از امام امت رهبر عزیزمان و روحانیت پشتیبانى کنید
اگر کسى از انقلاب و از امام امت و روحانیت مبارز حرفى علیه آنها بگوید شما با مشت محکم به دهانشان بزنید و نگذارید تفرقه در میان وحدت مردم پیش بیاید
تو تنها خواهر عزیزم
از تو می خواهم در راه اسلام قدم بردارى
امیدوارم که از سخنان من پیروى کنید.
وصیت نامه شهید موسی آجودانی
درود به روان پاک شهیدان بخون خفته انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و مخصوصاً شهدای والفجر
با سلام و درود به خانواده عزیزم پدر و مادر خواهر و برادران و فرزندان از راه دور دست شما را می بوسم
امیدوارم که حال همگی شما خوب باشد و پیروز و موید باشید
اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید خوبم و ملالی نیست
الان که دارم وصیتنامه را می نویسم شب قبل از ورود ما به عملیات والفجر روز 25/11/61 است
درپادگان دوکوهه این وصیت را بر اساس این نوشتم اگر برایتان مقدور است به آن عمل کنید
اولاً مبلغ 380 ریال به یک چلو کبابی که علی بلد است بدهکارم
به مدت دو سال برایم نماز وروزه با آن پولی که دارم بدهید
مبلغ 580000 ریال هم پیش حاجی دارم که هر چه خرج کرده حساب کنید و بقیه را بابت مهریه اگر قبول کردند بدهید و بقیه کارها را حاجی وکالت دارد از طرف من انجام بدهد
پدر و مادر و برادران و همچنین همسر و بچه ها
مرا حلال کنید که خداوند جزای نیک به همه شما عنایت فرماید
اگر لیاقت شهادت را پیدا کردم امیدوار هستم این راه یعنی همان راه اسلام را تا آخرین نفس ادامه دهید و جهاد کنید که ان شاء الله پیروزی از آن اسلام است.
صدام و صدامیان نابودیشان نزدیک است و همین روزها است که کربلا را زیارت خواهید کرد و یاد شهیدان اسلام را زنده نگه میدارید
به مجتبی که از جانبازان اسلام است رسیدگی کامل کنید
راجع بچه ها زهره و زینب خود حاجی بر رضایت دو طرف تصمیم بگیرد به مصطفی هم بگویید که با مجتبی مهربانتر باشد کلاً با خانواده سخن دیگری ندارم
به امید پیروزی سپاه اسلام بر سپاه کفر و آزادی قدس
امیدوارم که ادامه دهندگان راه شهیدان باشید
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید محمدرضا نصر اللهی
بسمه تعالی
با درود و سلام بر حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه)
با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی
با درود فراوان به تمـــامى رزمندگان اسلام که در جبهه هاى نبرد حق علیه باطل با کفر صدامى و امپریالیسم آمریکا و صهیونیست اشغالگر در ستیز هستند.
سلام عرض مى کنم، امیدوارم حال همگى شما خوب باشد.
امیدوارم هر چه زودتر این جنگ تحمیلى و خانمان سوز با پیروزى رزمندگان پرتوان و مقاوم و همچون کوه استوار که در راه اسلام با بعث صهیونیست در جنگند به پایان رسد و تمامى فرزندان دو ملت مسلمان ایران و عراق به آغوش خانواده‌هایشان برگردند.
ان شاء الله با سقوط صدام کافر از زیر ظلم و استبداد حاکم بر این کشور مستضعف رهایى یابند و دو ملت ایران و عراق هر چه صمیمى تر در کنار هم براى براندازى دشمن مشترک یعنى اسرائیل صهیونیست و اشغالگر به پیش بروند و زمینه را براى ظهور و حکومت حضرت ولى عصر (عجل الله فرجه) آماده کنند.
پیام بنده براى جوانان مؤمن و متعهد و برادران مسلمانم در سراسر کشور این است که به فرموده رهبر گوش فرا دهند و هر چه سریع تر با ایمانى استوارتر به جبهه روى آورند و از شهادت نترسند که به فرموده معلم مکتب شهادت حضرت امام حسین (علیه السلام):
پس برادر من!
آیا مـــــا زنده باشیم و این همـــــه بى ناموسى هاى صدامیان، این همـــــه ویرانی ها و خرابی ها و بمباران هــــا و این همه جنایت و ظلم و ستم را ببینیم و همــــــان طور ساکت و بدون عکس العمـــــل همچون مجسمه باشیم و به این جنایات ضـــــد بشرى و ضـــد انسانى نگاه کنیم؟!
به نظر من که نه، نه،
هرگز از پاى نخواهم نشست و تا زنده هستم و خون در رگ هایم جریان دارد در راه از بین بردن کفر جهانى و ضد اسلامی ها به یارى خداوند تبارک و تعالى مبارزه خواهم کرد.
برادران من!ما که باید یک روزى بمیریم چرا این مرگ با عزت و شرف و مردانگى نباشد؟!
آیا مایى که حدود بیست سال شاید بیشتر و کمتر از خــــــداوند عمـــــــر گرفتیم و گناه کردیم مگر تا کى می خواهیم زنده بمانیم؟باید راهى را انتخاب کرد که با اتمــــام این زندگى دنیا براى خودمـــــان و محرابى دیگر و زندگى جــــــاوید آخرت، راحت و آسوده باشیم، نه فــــــکر همین دنیا بوده و بگوییم این چند ســــال کــــه زنده ایم خوش باشیم، مــــگر از آن طفل 13 ســـال کمتریم؟
(به گفته امــــام امت: رهبر ما آن طفل 13 ساله است.)
همان دست و پا و گوش و دهان و سر و صورت و اعضاء و جوارح که خداوند یکتا بدو داده است به همگى ما عطا فرموده است.
پس این طفل باید برایمان سرمایه باشد.
پس مـــــا باید از تمام لحظات عمرمان براى ساختن زندگى آینده و آخرت و براى یارى اسلام و مستضعفین و زمینه سازى حکومت مهدى (عجل الله فرجه) استفاده کنیم.
از این که کوچکترین قدم در راه اسلام عزیز برمی دارم و این جان ناقابل و قطره خون بى ارزشم را در راه خداوندیش می دهم خیلى خوشحال و مسرورم که عاقبت این لیاقت نصیبم شد.
پیام من به پدران و مادران گرامى این است که از آمدن فرزندان به جبهه جلوگیرى نفرمایند
بلکه آنان را تشویق و تحسین نیز نمایند تا این که کمکى به اسلام کرده و به نداى:
"هل من ناصر ینصرنى"
امام حسین(ع) لبیک گفته.
با امید موفقیتتان
پیام من به پدر و مادر عزیزم و خواهران و برادران گرامیم:پدرجان و مادرجان!
شما را سلام فراوان می رسانم و امیدوارم این سلام صمیمانه را از این فرزند حقیرتان پذیرا باشید.
خدمتتان عرض نمایم از این که فرزندتان را در دنیا از دست دادید ناراحت نبوده بلکه خوشحال نیز باشید
به خودتان ببالید که با زحمات و کوشش هاى خستگى ناپذیرتان توانستید فرزندى تحویل اجتماع دهید که بتواند کوچکترین قدمى در راه پیشبرد اهداف انقلاب اسلامى و دفاع از ناموس و آب و خاک کشور و اسلام عزیز و برقرارى حکومت الله در زمین که وعده خداوندى بود، بردارد
باید مرا ببخشید که نتوانستم شما را به آرزوهایتان برسانم و از طرفى براى شما مایه بس خوشبختى است که فرزندى داشته باشید که مایه خوشبختى شما در دنیا و آخرت باشد.
خواهران و برادران خودم را سلام فراوان می رسانم
امیدوارم خداوند به آنها اراده اى قوى و استوار عطا فرماید تا بتوانند هر چه کامل تر در راه خدا براى یارى اسلام و مستضعفین و دفاع از سرزمین و ناموس قدم بردارند.
به امید گسترش اسلام در تمام دنیا و با آرزوى پیروزى رزمندگان عزیز اسلام
به امید هر چه زودتر پیروزى ملل ضعیف و مستضعف جهان بر جهانخواران شرق تجاوزگر و غرب جنایتکار و صهیونیست اشغالگر که همگى سر و ته یک کرباسند.
به امید و آرزوى هر چه زودتر ظهور حضرت مهدى (عجل الله فرجه)
به امید این که خداوند تبارک و تعالى به همه ما آن ایمان و اراده را عطا فرماید تا بتوانیم در برابر حکام ستمگر بایستیم و سر تعظیم فرود نیاوریم و تنها الله را که آفریننده هر چه در زمین و آسمان ها است، پرستش و ستایش کنیم
وصیت نامه شهید برات علی عبدی بهنق
خدایا
به تو پناه مى برم ازشر نفسم که دائما مرا به بدى وامیدارد
بار پروردگارا،
به تو پناه میبرم از کمى و قلت اعمالم
خداى من،
اگر دستم را نگیرى، اگر با فضل و کرمت با من رفتار نکنى خدایا چه حالى خواهم داشت.
خدایا،
بنده گناهکار و شرمنده ات بسوى تو مى آید مرا از روى کرم و لطف خود لایق درگاهت بگردان.
خدایا،
بار پروردگارا
رسول مصطفى را، على مرتضى را، فاطمه زهرا را، و حسن و حسین (ع) را شفیع قرار مى دهم و از آنها شفاعت میخواهم که شفاعت کنند تا جان ناقابل مرا از من قبول کنى که من نمیتوانم دورى از تو را تحمل کنم
پدرم،
رضاى خدا بر این بود که من از بین شما بروم هم اکنون نیز میروم و خیلى مشتاق چنین روزى بودم .
خیلى وقت بود که در شوق دیدار خدایم مى سوختم بالاخره سعادت نصیب این بنده گنهکار گردید که با مرگى زیبا وخداپسندانه از دنیا بروم پس شما اصلا ناراحت نباشید زیرا من راهم را آگاهانه انتخاب کرده ام.
پدر عزیزم
بر خواهرانم و برادرانم و دیگر فامیل دلدارى بده و آنها را به آرامش و شکرگزارى دعوت کن تا روح من از شما خشنود گشته و خدا از شما راضى شود تا ان شاءا... قربانى شما قبول درگاه حق گردد.
همسرم،
از تو میخواهم مرا حلال کنى و بعد از من بچه ها را خوب و شایسته تربیت کنى تا در آینده فردى مفید براى جامعه اسلامیمان باشند و خودت زیاد ناراحت نباش و زینب وار ادامه رسالت مرا بعهده بگیر و از خون تمامى شهیدان پاسدارى کن.
امضــــــاء.....
برات على عبدى بهنق
05/12/1365
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید صفر سرب مهری
سلام بر امام خمینى و امت قهرمان ایران زمین
درود بر شهیدانى که به رهبر خود لبیک گفته "هل من ناصر ینصرنى" کیست من را یارى کند
اگر در آن زمان ما نبودیم که لبیک بگویم حال موقع آن رسیده، اى حسین ما سربازان تو هستیم
اگر در آن زمان، کربلا بود جولانگاه تو،
در این زمان تمام جنوب و غرب کشور اسلامى با خون سربازان رنگى شده و ما در انتظار این لحظه بودیم که این جان بى ارزش را فداى اسلام کنیم لحظه عشق فرا رسیده
اگر دین خدا با کشته شدن من بر پا مى ماند ای گلوله‌ها باید با پیکرم آشنا شوید.
پیام من به مردم اگر مى خواهید براى خدا و خلق کار کنید انسانهاى محروم در این مرزها هستند که آواره شده اند و زندگى خود را از دست داده اند
بیائید براى رضاى خدا و خلق آواره در اینجا خدمت کنید.
پیام من براى تو همسرم مى خواهم از تو:
براى رضاى خدا مانند قهرمان نمونه زنان دنیا، کودکت را فقط در راه خدا تعلیم دهى چون خدمت شما در منزل اگر در راه خدا باشد براى فرزند بهتر، مانند این است که رویاروى دشمن مى جنگید
بدان در هر جا که باشد خداوند اجر شهید را به شما خواهد رسانید.
تو دخترم سمیرا
تو با حجابت مى توانى ادامه دهنده راه پدرت باشى و دشمن اسلام و مسلمین را با وقارت زبون سازى.
چون من در تولد تو در جنگ بودم با باطل جنگیدم مى خواهم راه من را ادامه دهى و همیشه به دستور قرآن زندگى کنى.
چون پدر پیرم نمى تواند به مهران برود و دیگر فامیل ها وسیله ندارند به مهران بروند لذا خواهشمند است جنازه اینجانب را به این آدرس ببرید
شهرستان ملایر:
ملایر روستاى سلطان آباد انوج نام پدرم مشهدى کریم سرب مهرى و در ضمن به خانواده این جانب در نهاوند اطلاع دهید.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید داریوش دهقانی
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنى هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
خدایا
تو شاهد و آگاهى، زمانى که به استخدام ارتش جمهورى اسلامى ایران درآمدم تمام هدفم دفاع از اسلام مظلوم و عزیز بود
لباس ارتشیم به عنوان کفن بر تن کردم و عاشق انقلاب اسلامى ، رهبر آگاه و نایب بر حق امام عصر بودم
اما شما عزیزان و دوستان و آشنایان
اگر به زبان گفته اید که مسلمانید باید به عمل هم اثبات کنید
اى کسانیکه عاشق امام حسین هستید امام حسین ادامه دهنده راه مى خواهد پس به نداى حسین زمان لبیک بگویید و این انقلاب اسلامى مظلوم را تنها نگذارید.
برادرجان
اگر قسمت باشد چند روز دیگر در یکى از عملیاتها شرکت خواهم کرد و این وصیت نامه را لازم دانستم برایتان بنویسم
برادرجان
ان شاء الله که بار دیگر خدمت شما میرسم اگر نشد و شهید شدم از شما خواهش مى کنم که این گفتار ناقابل مرا بپذیر اگر که جسدم من مفقود شد که طبق معمول مراسمى بگیرید و اگر شهادت نصیبم شد وجسدم را آوردند مرا در قطعه شهدا به خاک بسپارید و مراسم را انجام دهید
بعد از چهلمین روز شهادت من هر کس که خواست عروسى یا برنامه شادى اجرا کند جلوگیرى نکنید حتى اگر برادرم ازدواج کند جلوگیرى نکنید
ازطرف من از همسرم حلالیت طلبید و اگر که دخترم بزرگ شد و از بین نرفت و خواست شوهر کند سعى کنید او را به خویشاوندان بدهید
از مادرم خیلى حلالیت مى طلبم و در حدود هیجده هزار تومان به دفتر امام خمینى جهت خمس بدهکارم بپردازید
از برادرانم تک تک حلالیت بطلبید و از خویشان و نیز همسران برادرانم حلالیت بطلبید و دگر عرضى ندارم
وصیت نامه شهید بهمن اسماعیلی دستگردی
به نام خداوند بخشنده و مهربان و آن کسى که آفرید انسان ها را، و به وجود آورد زمین و آسمان ها را.
با سلام بر امام امت، امام خمینی و ملت شهید پرور مملکت اسلامى ایران،
با سلام بیکران بر شهداى عزیز کشور عزیزمان، ایران اسلامى
با سلام فراوان بر آن کسانى که در راه خدا و قرآن کریم جهاد و مبارزه می کنند،
با سلام و درود بر آن کسانى که در جامعه تسلیم اسلام و قوانین خداوند باشند و همیشه امر به معروف و نهى از منکر مى کنند،
با سلام فراوان بر پدرم و مادرم، و خواهرانم و برادرانم، امیدوارم که از دست من راضى و خوشحال باشید و از دست من نگران نباشید، از این که در راه خداوند رفتم و شهید شدم،
خداوند نگهدار این چنین پدر و مادرانى باشد که بتوانند فرزندانى صالح و پاک، تحویل جامعه دهند و بتوانند در راه قرآن و اسلام قربانى بدهند.
به مردم مسلمان جامعه و مملکت اسلامى به عنوان وصیت، خواهش می کنم که به حرف امام گوش دهند و از امام دور نشوند و امام را تنها نگذارند که سرپیچى از فرمان امام، سرپیچى از قرآن و کلام خداوند است؛
ما همه در برابر اسلام و قرآن کریم مسئولیم، در راه امام حسین (ع)، در برابر خون امیرالمومنین (ع) باید راه آنان را ادامه دهیم؛
بیایید برادران مومن و پاک، در راه اسلام جهاد کنید و نگذارید دشمنان اسلام بر قوانین خداوند ضربه وارد کنند.
امام حسین (ع)، در راه اسلام قیام کرد و در راه اسلام به شهادت رسید، ما هم باید در راه اسلام شهید شویم، چون در اسلام بهترین عمل شهادت مى باشد و شهادت هم سعادت است، باید سعادت را به دست آورد،
کارى نکنید که در نظر ائمه معصومین، رو سیاه باشید، کارى کنید که واقعاً در نظر پیامبر اکرم (ص) رو سفید باشید؛
خداوند نگهدار مادرانى باشد که فرزند خود را قربانى اسلام کنند؛ این مادران اجرى عظیم و خیلى زیاد در نظر خداوند دارند؛
باید به فرمان امام گوش داد که باعث رستگاری انسان خواهد شد؛ اگر چنین نکنیم از راه دین دور، و گمراه خواهیم شد و خشم خداوند ما را فرا خواهد گرفت.
خداوند، آن کسانى را که براى خداوند و قرآن کریم کارى مى کنند، آنان را برای اسلام عزیز و مردم مسلمان کشورمان نگه دارد،
در آخر پدرم و مادرم، بدانند که من از دست آنان راضى بودم و بدهکارى مرا بدهند و طلب کارى مرا نگیرند، بگذارید بدهکار خوشحال باشد که نیستم، الحمدالله.
خداوند نگهدار شماها باشد ان شاء الله
موفق باشید
وصیت نامه شهید نورالله مقیسه
بسمه تعالی
مادرم!
از تو میخواهم که اجازه بدهی به جبهه بروم و برای خداوند و برای میهن نبرد کنم!
مادرم!
من امام زمان(عج) را ندیده‌ام، اما سربازانم دیده‌اند.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید منصور تقی پور بی بالان
امروز 59/6/12 به رودسر رفته بودم
به من خبر رسید که گروهان باقی مانده(گروهان 118-3) به ماموریت رفته و به گردان ملحق شده اند (جمعه یا شنبه قبل)
اگر به ماموریت رفتم و چون من در تاریخ 13/6/ به پادگان خواهم رفت.
من اگر می روم فقط به خاطر اسلام و لبیک گفتن به دعوت امام می باشد و زندگی با این چنین وضعی برای من جهنم است و هیچ میل ندارم در این دنیای مادی زندگی کنم و زندگی در این دنیا یعنی فقط زجر کشیدن و رنج بردن پس باید"شدن"را ادامه داد "بودن"مال انسان نیست.
پیروزی اسلام بر تمامی ادیان و مکتب ها آغاز گردیده است و این پیروزی از قلب ایران شروع شده،
آنچه خداوند در قرآن وعده داده است به وقوع می پیوندد و امروز برای جلوگیری از پیروزی انقلاب مانند فرعون و ابوسفیان جنگ روانی به راه انداخته اند و هیچ غلطی هم نمی توانند بکنند
چون هنوز خون شرافت و انسانیت در وجود هر فرد ایرانی هست و همان طوری که فرعونیان و ابوسفیان ها و محمدرضا ها شکست خوردند، آمریکا و دیگران هم شکست خواهند خورد.
اگر تمام دنیا کمر به قتل و نابودی اسلام ببندد، هرگز موفق نخواهند شد و باید این آرزو را به گور ببرند، همان طوری که قدرتمندان اعصار گذشته بردند.
من از خانواده ام می خواهم هیچگونه ناراحتی برای من نکنند ما همه از خاکیم و به سوی او بر می گردیم و بی چون و چرا همه بسوی او خواهیم رفت چه امروز چه فردا.
من از این دنیا دلخوشی ندارم.
من اگر در این راه شهید شدم فقط یک پیام دارم و آن این است که پس از مرگم از دوستانم علی یو سفیر – عبدالرحیم حاجی نوری چالوسی شماره تلفن 3128 - بخواهید که برادر فخرالدین حجازی را در گیلان دعوت کنند و اوضاع تشنج گیلان را فیصله دهند و این گروههای سیاسی را قانع کنند و همه در یک خط حرکت کنند.
امیدوارم که برادر فخرالدین حجازی این دعوت را قبول نمایند.
بخشش گناهان خود را از خداوند می خواهم امید است که خدایم مهربانترین مهرباناست مرا ببخشد.
وصیت نامه شهید غلامعلی اعظمی علویان
بسمه تعالی
خداوندا،
تو را قسم به جان حضرت مهدی (عج) ما را از شهیدان بلند مقام خود قرار بده.
بار الهی،
این بنده حقیر به ندای ولی فقیه زمان خود لبیک گفته و به جبهه حق علیه باطل آمده ام تا با شرکت در نبرد با دشمنان اسلام، وظیفه خود را نسبت به دین اسلام انجام دهم.
خداوندا،
تو را به حضرت حجت (عج) قسم این کار اندک بنده را مورد قبول درگاهت قرار ده و در صورتیکه لایق باشم شهادت را نصیب بنده بفرما.
ما را از شهیدان راهت قرار بده تا با این عمل بتوانیم دین خود را ادا نماییم.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید مسلم رسول سایر
بسمه تعالی
سلام بر رهبر کبیر انقلاب خونین ایران، حضرت امام خمینى،
سلام و درود بر ارواح طیبه شهدا، که با ریختن خون مطهرشان نهال نوپاى جمهوری اسلامی ایران را آبیارى کردند،
سلام و درود بر معلولین و مجروحین جنگ تحمیلى که با دادن اعضاى بدن و مال خود یاور انقلاب و ملت و رهبر عزیز مى‌باشند.
سلام بر خانواده معزز شهدا که با فدا نمودن همسران و فرزندان خود، چون سدى فولادى در مقابل متجاوزین ایستاده و پوزه آنان را به خاک مالیدند. سلام و درود بر رزمندگان اسلام، این سربازان امام زمان (عج)
سلام بر پدر عزیزم آقاى قربانعلى رسول سایر،
پدرجان!
از شما استدعا دارم، لباس مقدس نظامى مرا در چوب لباسى قرار داده و هر قدر درجه به من تعلق گرفت بر آن نصب نما،
پدرجان
مرا با لباس مقدس نظامى به خاک بسپارید.
پدرجان!
تا آنجا که حافظه‌ام یارى مى‌کند به کسى بدهکار نیستم و اگر کسى مدعى شد، البته، با شهودى عادل به او بپردازید.
از شما پدر و مادر مهربان و کلیه بستگان خواهش مى‌کنم در صورتى که به فیض شهادت نایل آمدم، برایم گریه نکرده بلکه با احترام مرا دفن نمایید.
در صورت امکان برایم مراسم شب هفت و چهلم برگزار نمایید.
من تعداد پانزده کیسه گچ از آقاى اکبر زنده‌دل، طلبکارم، آن را بگیرید.
تقاضاى من از همگان این است که از اسلام و ایران عزیز پاسدارى نمایید زیرا دین اسلام دین بحقى است و موجب افتخار کشور مى‌باشد.
پدر و مادر خوبم!
از روحانیت مبارز و اصیل و در خط امام پشتیبانى نمایید، زیرا وجود پر برکت آنها بود که ما را از ظلمت و سیه روزى نجات داد.
همیشه به فرموده‌هاى گوهربار حضرت امام گوش فرا داده و از جان و دل پذیرا باشید و تا آنجا که امکان دارد، به آن عمل نمایید.
با این منافقان داخلى که دشمن خدا و خلق خدا هستند به مبارزه برخواسته و سرکوب نمایید.
فرزندانتان را اسلامى بار آورده و آنان را با قرآن مانوس نمایید.
از پدران و مادران خواهش مى‌کنم مانع رفتن فرزندانشان به جبهه نشوند، زیرا این جوانان هستند که مى‌بایست از اسلام و قرآن و خاک و ناموس مملکت دفاع کنند و این وظیفه‌اى شرعى است.
از تمامى خواهران مسلمان و متعهد به اسلام تقاضامندم، همانند بانوى بزرگ دشت کربلا رسالت خود را که پاسدارى از خون شهداست با حجاب خود به اثبات رسانیده و با کفار و منافقین به مبارزه برخواسته و دوشادوش، برادران اسلام را یارى دهند.
زیرا اسلام با یاورى شما عزیزان مومنه بسیار نیازمند است.
اینک مادر عزیز و پدر مهربانم و کلیه افراد خانواده گرامیم!من با زحمات فراوان توانستم به سعادت ابدى که - همان شهادت است - دست پیدا کنم و بیش از این آرزویى از خداوند منان نداشتم.
از خانواده‌ام تقاضا دارم اگر برادرانم بزرگ شده و خواستند به سربازى بروند، مانع آنان نباشید، بگذارید رفته و دوشادوش هم با دشمنان اسلام نبرد کنند، تا این اسلام گرانقدر از دستمان نرود.
تا آنجایى که من مى‌دانم، هر کس در راه خدا کشته شد، بدانید مرده نیست بلکه او زنده و نزد خدایش روزى مى‌خورد، و این فرموده خداوند در قرآن کریم است.
عشق و علاقه فراوان من به این رهبر عظیم‌الشان، این اولاد حسین (ع)، این اسوه تقوى و پاکدامنى و این پیر جماران، یعنى امام خمینى باعث شد که من راهى جبهه‌هاى نور علیه ظلمت شده و با دشمنان زبون اسلام نبرد کنم.
این را بدانید محبت این پیر جماران در هم کوبنده طاغوت و طاغوتیان، چنان نورى در قلبم و نیرویى در اراده‌ام ایجاد کرده که حاضرم همیشه در حال نبرد با دشمن باشم.
وصیت نامه شهید سید علی اکبر هاشمی
سلام بر همه انبیاء و اولیاء و ائمه معصومین به خصوص حضرت مهدی(عجل الله فرجه)
سلام بر ادامه دهنده راه آنان، رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی.
سلام بر پدر و مادر عزیزم و همسر مهربانم پروانه و بر بچه‌هایم و فرزندان دلبندم مریم السادات، مهدی، مرضیه و صفیه و بر برادران و خواهرانم و همه دوستان و آشنایان و آنهایی که حقی بر گردن من داشته‌اند.
پس از سلام امیدوارم هیچ یک از مرگ من ناراحت نشوید و برای همه رفتگان طلب آمرزش و مغفرت نمایید به خصوص برای همه شهیدان راه اسلام و الله.
سلام مرا به همه اهل قرآن برسانید به خصوص هیأت علم القرآن محمدی.
تقاضا دارم صمیمانه مسائل زیر را اجرا کنید تا آرامش روح مرا فراهم کرده باشید.
بچه‌ها قرآن بخوانند و به مدارس اسلامی بروند،
نماز و روزه و همه واجبات را به جا بیاورند،
اصول دین و فروع آن را کاملاً بیاموزند و حرام‌ها را ترک کنند، به خصوص تا زمانی که از اوامر رهبر انقلاب اسلامی و جامعه روحانیت مبارز اطاعت کامل می‌کنید حق همکاری با خانواده‌ام را دارید والا هیچ حق شرعی و عرفی ندارید.
خدایا!
تو شاهد باش که من به غیر از رضای تو راضی نیستم.
هر شخصی میخواهد روح مرا شاد کند در این مقطع زمانی حساس و با ارزش به طور کامل از دستورات رهبر و مرجع عالی قدر، نائب امام عصر(عج) امام خمینی کبیر پیروی و پشتیبانی نماید و از هیچ کوششی در این راه که همانا راه اسلام راستین است فرو گذار ننماید!
باز هم به همسر عزیزم و فرزندان نازنینم و همه خانواده‌ام سفارش میکنم که عفت و تقوا را هر چه بیشتر رعایت کنید و در مورد حجاب به طور کامل، چون من راضی نیستم یک مو از بدن شما دیده شود و در این مورد مسئول و مدیون من هستید!
والسلام علیکم و علی عباد الله الصالحین
وصیت نامه شهید محمد حسین ابوالمنصوری پور
بسمه تعالی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار
اول، از پدر و مادر عزیزم، تقاضاى بخشش دارم
چون مى‌دانم که در این مدت چند سالى که از عمر من گذشته جز رنج و گرفتارى براى آنها چیز دیگرى نداشتم و به خدا هم آنها را سوگند مى‌دهم که از من راضى باشند
درخواست دیگرم این است که از همسر و تنها فرزندم که چند روزى بیش از عمرش نمى‌گذرد همچون فرزندان خود نگهدارى کنند و اگر همسرم راضى نشد که پهلوى آنها زندگى کند دخترم را تحویل مادرم دهد؛
از مال دنیا هیچ ندارم که به کسى ببخشم؛
از برادرانم مى‌خواهم که به حرف پدر و مادر گوش کنند و راه قرآن و اسلام را در پیش گیرند،
از خواهرانم مى‌خواهم همچون حضرت زینب (س) صبر داشته باشند،
دیر یا زود مرگ هر انسان فرا مى‌رسد پس چه بهتر که در راه دین و مملکت باشد
خواهش دیگرى دارم که گاهى برایم چند رکعتى نماز بخوانند فرزند ناقابل شما حسین.
وصیت نامه شهید ولی الله حمزه لوئی
خداى را سپاس می گویم که توفیق جهاد در راه دینش را به من ارزانى داشت.
من با میل و رغبت و داوطلبانه به این جهاد مقدس آمده ام تا پوزه ابرقدرت ها و جهانخواران را به خاک مذلت بمالیم و حق مظلومان گیتى را از ظالمان بگیریم.
ما دنباله نهضت امام حسین (علیه السلام ) را گرفته ایم و با روش آن حضرت پیش می رویم و همه عالم می دانند که دشمنان انقلاب ما روش یزید و معاویه را پیش گرفته اند.
اما گویا این عالمیان به گفته قرآن مجید: « صم بکم عمی» هستند و اصلاً نمى خواهند فرصت فکر کردن را به خود بدهند تا حق را از باطل تمیز دهند.
اى خدا!
تو خود از تمام جوانب من آگاهى که از روى صدق و صفا سخن مى گویم و همه تلاشم براى گرفتن حق مستضعف از مستکبر است وگرنه در این سن و سال (49) ساله و 29 سال خدمت، دیگر جنگیدن مال من نیست بلکه متعلق به جوانان برومند این مرز و بوم است.
ولى گاهى چنان به من نیرو مى دهى که فکر می کنم جوان 25 ساله می باشم و مانند آهو از این کوه و آن تپه بالا می روم تا دشمن نادان و دست نشانده آمریکا و شوروى برای نفوذ در خاک کشور اسلامى، همان کشورى که حضرت على (علیه السلام) درباره اش مى فرماید:
"به خدا روزگارى بیاید که ایرانیان چنان براى احیاى اسلام راستین بر سر شما ملت حزب کافر بگوبند که دمار از روزگارتان در بیاورند".
اى کوردلان
چرا شما نمى خواهید دینى را یارى دهید که از سرزمین شما برخواسته است و انوار زرینش را بر اقطار عالم پرتو افشانى نموده است؟
لکن شما مانند خفاشان از نور آن گریزانید و قدر آن را نمى دانید.
اما سخنى با برادران داخلى که به فکر غلط خود درست مثل زمان حضرت على (علیه السلام) و بعد از نهضت زمان عثمان عمل می کنند.
استدعا دارم دست از لجاجت بردارید و نگذارید خون شهیدان عزیز انقلاب پایمال شود.
راهى که شما می روید جز زیان براى انقلاب، و سود براى امپریالیزم، صهیونیست و کمونیست چیز دیگرى نیست.
من تمام عقاید و افکار همه آنها را خوانده ام و بعضى از آنها را عملاً دیده، و لمس نموده ام.
بهتر از راه روشن اسلام نیافته ام لااقل براى فرزندانتان و سعادت آن، دست از لجاجت بردارید و به دامان اسلام باز گردید زیرا اسلام دین رأفت، مهربانى و بخشش می باشد.
سخنی چند با خانواده ی عزیزم، فقط حجت را تا جایی که باعث دردسر برایتان از لحاظ مادى نداشته باشد بگذارید به تحصیلش ادامه دهد.
اگر مایل بودید خمس را که بدهکارم و حدود 8 تا 9 هزار تومان است بدهید و بعد پسر و دختر طبق دستور الهى تقسیمات را انجام دهند.
بچه ها همه بالغ هستند به جز رضا و بعد على، آنها تکلیف خود را می دانند و شما همسر با وفا و مهربانم که تمام مشکلات زندگى بر دوش تو بوده است همیشه با دایی و داداشم مشورت کن و راه خود را به یارى خدا انتخاب کن.
از تمام شما، داداش، زن داداش و اقوام مى خواهم چنانچه مایل بودید مرا حلال نمایید زیرا به نظر من براى شما شوهر خوبى و براى بچه ها پدر و داداش و خواهر و برادر خوبى نبوده ام.
همه شما را به خدا مى سپارم.
هم قطاران و برادران همرزم بجنگید تا عدالت در جهان برقرار گردد.
اگر توانستید جنازه مرا به خانواده ام برسانید.
وصیت نامه شهید محمد حضوری
سوره بقره/ آیه 48
به نام آن کس که نام او دوای دل، و ذکر او شفای دل، و یاد او قوای دل، و به نام آن کس که مرا از جهل رها ساخت و قدرت نوشتن را من عطا فرمود و به نام آن کس که توانمان داد تا رهرو این راه پر مخاطره باشیم و در تکاپوی این راه امتحانمان کرد
خوشا به حال آنان که از این امتحان رو سفید و با عزمی راسخ و اراده ای خلل ناپذیر به سوی لقای یار رفتند و از دیگران پیشی گرفته و لقب سابقون گرفتند.
حمد و سپاس پروردگاری را که مرا از امت محمد رسول الله (صلی الله علیه و اله) آفرید و واقعاً احساس خوشحالی می کنم که پیرو راه ولی فقیه حضرت امام خمینی هستم.
ای عزیزان!
اگر من به جبهه رفتم به خاطر احساسات پوچ دنیوی نبوده و هدفم ارضای امیال نفسانی نیست بلکه به فرمان امام که فرمودند: جبهه رفتن واجب کفائی است.
چون این امر را برای خود واجب عینی دانستم و همان انگیزه ای را دارم که اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و 72 تن در صحرای کربلا داشتند.
بدانید که این حرف امام یک نوع حکم جهاد است البته برای کسانی که درک دارند.
خواهشی که از شما دارم این است که بیشتر قرآن بخوانید چون علی (علیه السلام) در نهج البلاغه می فرماید:
"شفای دردهایتان را از قرآن بخوانید و در سختی هایتان از آن یاری جویید زیرا شفای بزرگترین دردها در آن است که عبارتند از کفر و نفاق و کجروی و گمراهی".
پس آنچه دوست دارید به واسطه قرآن از خدا طلب کنید و با دوستی آن به خدا توجه نمایید.
مبادا گرفتار خط هایی به غیر از خط امام که همانا خط قرآن و اسلام است شوید که بازگشتتان با خداست
لذا هوشیار باشید تا خدای نکرده گمراهان و یا خط های منحرف شما را اغفال نکنند چون خط شهیدان خط امام است و جبهه حجله آنها و اسلحه عروسشان و آزادی ملل اسلامی مخصوصاً کربلا و قدس آرزویشان می باشد.
مبادا بعد از آنها یتیمانشان را آزار دهید و آنها را رها کنید و مبادا اسلحه شان را برندارید و راهشان را ادامه ندهید.
مبادا جبهه ها را خالی کنید و از جنگ خسته شوید که خداوند در قرآن کریم می فرماید:
قدر این جنگ را بدانید که نعمات بسیاری در آن نهفته، من جمله بیداری و از مرگ نهراسیدن و همیشه به یاد مرگ بودن،
مرگ چه دیر و چه زود در کمین همه نشسته پس چه بهتر آن که به جای این که در بستر بمیریم در سنگر شهید شویم.
مرگ با عزت را انتخاب کنیم و به یاد داشته باشیم قطع شدن لذات و به جا ماندن گناهان را.
بیایید و از همین لحظه مرگی آگاهانه و زندگی جاودانه را برگزینیم تا سعادت ابدی نصیبمان شود.
چون اگر دین اسلام با راحت طلبی و آسوده نشستن زنده می ماند حسین بن علی (علیه السلام) شهید نمیشد.
قسم مقاتله با کفار امری حق است و حق با ماست.
پس آگاهانه هر چه سریع تر به میدان های نبرد بشتابید که ما پیروزیم. امیدوارم که خون این حقیر باعث شود آنهایی که در صحنه نیستند به مساجد بیایند و آنهایی که در مساجد هستند ولی به جبهه نمی روند بسوی جبهه بشتابند و دین بزرگ اسلام را یاری نمایند.
پدر و مادر عزیزم!
از شما به خاطر زحماتی که برای من کشیدید و مرا به این سن رساندید و وظیفه تان را که تربیت خوب من بود انجام دادید تشکر می کنم و از شما حلالیت می طلبم زیرا شما از من خیری ندیدید و من نتوانستم حقم را نسبت به شما ادا کنم.
امیدوارم که پیش خدا و ائمه معصومین روسفید باشید و پیش بی بی دو عالم حضرت زهرا(س) شرمنده نباشید.
شما برادرانم!
تمام هم و غمتان به خاطر رضای خدا باشد و سعی کنید مسجد و جبهه را ترک نکنید
شما خواهرانم!
از شما می خواهم که زینب وار پیام مرا به گوش مردم برسانید و رسالت خود را به نحو احسن انجام دهید.
و در خاتمه مجدداً تکرار می کنم همواره در کنار قرآن صامت، پیرو قرآن ناطق امام زمان (عج الله فرجه) و نایب بر حقش خمینی بت شکن باشید و هیچ وقت او را تنها نگذارید چون برای ما بزرگترین نعمت است
از همه عزیزان می خواهم که این حقیر را حلال کنید و از دیگران برایم حلالیت بطلبید.
ضمناً من 37 روز روزه قضا دارم که 15 روز آن از سال گذشته باقی ماند و برای من 60 روز نماز قضای احتیاط بخوانید و همین طور برایم قرآن بخوانید.
پدر و مادرم!
شما در این دنیای فانی چشم من بودید و امام قلبم، بدون چشم می توانستم زندگی کنم ولی بدون قلب هرگز، پس به یاری قلبم رفتم و اگر در این راه 70 جان داشتم فدا می کردم.
در ضمن هر گاه مصیبت بی بی فاطمه (سلام الله علیها) و حضرت ابوالفضل (علیه السلام) باب الحوائج را می خوانید به یاد من باشید چون من خیلی مصیبت این دو بزرگوار را، مخصوصاً در شام غریبان فاطمه (سلام الله علیها) دوست داشتم.
التماس دعا
1365/02/10
کز بهر شهادت نیم ارزنده هنوز
وصیت نامه شهید علی اکبر اصغری
بسمه تعالی
خداوندا،
آنان که در راه عظمت و سربلندی اسلام و قرآن در تلاش و کوشش هستند موید و منصور بدار.
بار الهی،
کسانی که صادقانه در راه خدمت به مردم مستضعف و ستمدیده ایران می کوشند، را یاری بفرما.
پروردگارا،
کسانی که برای عظمت اسلام و استقلال و آزادی ایران اسلامی می کوشند، در پناه خودت محفوظ و موید بدار.
خداوندا،
رزمندگان اسلام، این عاشقان خدمت در راه حسین (ع) را در تمامی جبهه ها پیروز و سرافراز، و دشمنان این کشور اسلامی را خوار و زبون فرما.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید محمد سلیمان نژاد
بسمه تعالى
﴿إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوصٌ﴾
اگر سرانجام ما به مرگ منتهى مى‌شود و این بدن‌ها از بین خواهد رفت، پس کشته شدن مرد به شمشیر در راه خدا گرامى‌تر و برتر است.
پدر و مادر گرامى،
اگر سعادت یارم گردید و شهادت که بالاترین مراتب انسان است، نصیبم شد، مبادا قطره اشکى به چشم آرى که دشمن مى‌پندارد که پدر و مادر در عزاى فرزند خویش به سوگ نشسته‌اند.
امیدوارم راهى را که در پیش گرفته‌ام به ثمر رسانم و دین خود را به اسلام و مسلمین ادا نمایم.
اگر شهید شدم از دولت جمهورى اسلامى مى‌خواهم در صورت امکان جنازه‌ام را به زادگاهم روستاى اوندر منتقل نماید تا نزدیکانم به جنازه‌ی پاره پاره‌ام فخر نمایند.
از برادران، خواهران و بستگانم مى‌خواهم که راهم را ادامه دهند و دعا برای امام را فراموش نکنند.
والسلام
حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست
محمد سلیمان‌نژاد
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir
وصیت نامه شهید محمد جواد فیروزی
بسمه تعالی
اینجانب محمد جواد فیروزی، درجه دار ارتش جمهوری اسلامی ایران با طیب خاطر و مخلصانه آماده دفاع از اسلام و جامعه اسلامی و میهن عزیز می باشم.
چنانچه به درجه رفیع شهادت نائل گردیدم و خداوند مرا به جمع شهداء بزرگوار راه داد، از عموم آشنایان و خصوصا پدر و مادر و برادران و خواهران و دیگر اقوام و اقارب حلالیت می طلبم.
همسر و فرزندانم را به پدر و پدرم را به خدا می سپارم و می خواهم که در شهادت من صبر کنند و به یاد شهداء کربلا و سرور آنها باشند.
طول عمر برای امام و سایر خدمتگذاران جمهوری اسلامی کشور عزیزمان را از درگاه خداوند آرزو می کنم.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگه دار
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir