بسمه تعالی
مادر
گاهی به یاد شب هایی می افتم که تو تا سحرگاه بالای سرم بیدار بودی و برایم قصه می گفتی
اما در اینجا، قصه تجلی حق است، جنگ و خونریزی است
در اینجا با توپ و تفنگ و گلوله سربی پذیرایی می شویم
مادر
من با تمام قدرت می جنگم
گرمی آفتاب تابستان، باد سرد پاییز، برف و باران زمستان و سنگینی آلات جنگی را تحمل می کنم و خود را فدای قرآن و اسلام و امام می کنم
مادر
گرچه می دانم از کشته شدنم اندوهگین خواهی شد ولی همیشه در برابر خداوند سربلند هستی و افتخار خواهی کرد
چرا که فرزندت ندای حسین زمان، خمینی بت شکن را لبیک گفته است.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir