بسمه تعالی
اکنون که عازم جبهه هستم، هیچ گونه وحشت و نگرانى در خود احساس نمى کنم و از آنچه می کنم، آگاهم.
چرا که فرمان امام باید بلا درنگ اجرا شود،
اطاعت از امام وظیفه شرعى هر مسلمان است،
اماممان « هل من ناصر ینصرنى » صدا مى زند و ما باید به او لبیک بگوئیم.
تمام دشمنان دین و قرآن و آن کوردلانى که نمى توانند عظمت این انقلاب را در یابند، باید نابود شوند.
خداوندا،
تمام ضد انقلابیون و دشمنان اسلام را به عذاب الیم گرفتار کن و هر جا که هستند ذلیل و رسوایشان بگردان تا هر چه زودتر ریشه کن شوند.
به خانوادهام مى گویم:شما هر جا که هستید، طرفدار حق، دین، قرآن و اسلام باشید و هرگز بى تفاوت نباشید،
هر یک از شما در مقابل انقلاب سهمى دارید، اداى دین هر کس، از وظایف شرعى خود اوست.
از شما می خواهم قدر امام را بدانید که اطاعت از او واجب است.سلام بر تو که بالاخره بر احساس مادرانهات پیروز شدى و مرا با دست خود به میدان نبرد فرستادى و گفتى که تو را در راه خدا هدیه می کنم.
افتخار می کنم که چنین مادر قهرمان و شجاعى دارم.
مادرجان!
راهى که من انتخاب کردهام، راه حقیقت و درستى است.
مادرجان،در غیاب من هر گونه افسردگى و ناراحتى، مطمئناً باعث عذاب روحم خواهد شد.
در صورت از دست دادن من، به این انقلاب امیدوار باش و براى من هیچ ناراحت نباش چون من در راه خدا و قرآن قدم برداشتهام.
برادرم،مگذار که من در میدان جنگ تنها باشم و بدان که بهترین راه در اسلام، جنگیدن در راه خداست.
خواهرم،حجاب و عفت و پاکدامنى را سر مشق زندگى خود قرار بده و به قرآن و اسلام و امام پایبند باش.
همسرم،افتخار کن که همسرت یک سرباز است و در راه خدا جهاد می کند.
زندگى مانند یک امتحان است که آدم باید دیر یا زود آن را بدهد،اگر من براى اسلام به جبهه عازم شده ام، حتماً موقع امتحان من رسیده است.
امیدوارم از پس این امتحان به خوبى برآیم و از محضر خدا نمره قبولى بگیرم.
« همسرم،
از تو می خواهم که همیشه احترام خانوادهام را حفظ کنى. »
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir