به نام امام زمان مهدى(عجل الله فرجه)
به نام خمینى رهبر و امام کبیر ما، جانم به فدایش.
خدمت پدرم، مادرم، برادرم، خانم برادرم، تمامى برادران و پسر برادرم، سلام و امیدوارم که سلامت باشید.
من یوسف این وصیتنامه را براى شما مىنویسم.
مادرجان!
زندگى چند روزى بیش نیست و نمىشود به این زندگى دلخوش کرد،
پس اگر خداوند شهادت را نصیب من کرد هیچ ناراحت نشوید و دشمن را شاد نکنید.
همه شما مىدانید من براى چه به جبهه رفتم،
چون همه مىدیدند که کشور اسلامى ما در خطر است،
مگر یادتان رفت که در شعارها همه چیز مىگفتند.
کشور اسلامى که رهبر آن خمینى کبیر است، مگر مىشود بدون سرباز جان بر کفى مانند همه سربازان و سپاهیانی که در راه اسلام شهید مىشوند و باکى ندارند بماند.
من هم یکى از آنها که به فریاد حسین زمان لبیک گفتند، من هم یکى از آنها هستم که به جبهه حق علیه باطل رفتم و بر علیه استکبار جهانى مىجنگم!
درود بر امام امت، رهبر عالی قدر زمان، حسین زمان
روح الله الموسوى الخمینى
وسایل من از آچار و هدیه و وسایل خرده به اکبر مىرسد.
مقدار 1000 ریال سکه پنج تومانی دارم که به یادگار نگه دارید و مرا در کنار سعید به خاک بسپارید.
اینک این حرف آخر من است:مبادا که خمینى کبیر را تنها بگذارید؛
او مردى از تبار حسین است و ولی فقیه است؛
دشمنان در صددند که قلب او را به درد آورند.
بابا و مامان جان!
به جبههها کمک کنید و امام را فراموش نکنید.
چون او نایب امام زمان(عجل الله فرجه) است
منافقان در صددند که یاران او را از بین ببرند.
به امید امام زمان(عجل الله فرجه) در هر کجا که هستید روحانیت را رها نکنید.
پیروزى جنگ از آن ماست؛
همان طور که خدا گفته است که دشمنان اسلام کور و نادانند و این پیر فرزانه تنها امید ماست.
آمریکا و شوروى از ترس نمىدانند که چکار کنند و این امام ماست که با سیاست قرآنى خود دشمنان اسلام را در هم مىکوبد.
به امید پیروزى اسلام بر کفر جهانى و جرثومه فساد.
برگرفته از وبگاه ajashohada.ir